گروههاى قبل بدون
اينها به سامان نمىرسد، و به اين مطلب توجّه داده است در عبارت: فيما يجتمعون
عليه من مرافقهم (اينان باعث جمعآورى فايده و سودند)، زيرا كار بازرگانان از
فراهم ساختن كالا و خريد و فروش و به پا داشتن بازارهاى كسب، و همچنين كار
صنعتگران، يعنى همان فايده نيروى بازويشان، چيزهايى هستند كه از ديگران چنين سودى
عايد نمىشود، بنا بر اين در مقام برآوردن نياز توده مردم و اهميّت كار آنها اينان
باعث رسيدن فايده و منفعت به مردمند، و آن جمله به منزله صغراى قياس مضمرى است كه
كبراى آن عبارات پيش از آنست.
(67358-
67346) دسته پنجم: طبقه پايين جامعه كه از مردم نيازمند و تهىدست تشكيل مىشود، و
به جهت نيازمندى به ايشان توجه داده است در عبارت: الّذين يحقّ رفدهم و معونتهم
(كسانى كه كمك و بخشش به آنها لازم است) توضيح مطلب آن كه كمك و بخشش بدانها باعث
جلب نظر و پشتيبانى آنها از كسى مىشود كه بدانها يارى و كمك رسانده، و به وسيله
آنهاست كه رحمت خدا نازل مىشود و همواره بركت از جانب خداوند به شهروندان مىرسد،
و به پاداش اخروى نائل مىگردند، بنا بر اين، نياز به اين دسته از مردم، ايجاب
مىكند تا به آنها كمك و يارى شود.
(67401-
67359) پس از آن كه امام (ع) به دليل احتياج به تمام قشرهاى مردم، اشاره كرد، آن
گاه مىفرمايد: براى هر كدام از اين طبقات مردم، نزد خداوند، رفاه و گشايشى مقدّر
است، يعنى در ذات خدا و در عنايت و لطف پروردگار ملحوظ است، تا اين كه در تدبير
امور مردم، اعتماد به خدا كند، زيرا سرآغاز عنايت از اوست. و نيز مىفرمايد: هر
طبقهاى از مردم بر حاكم حقى درخور دارند تا حاكم بداند كه رعايت حال هر يك از اين
گروهها بر او لازم است و از آن غفلت نورزد. توفيق از آن خداست.