responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 23

فضيلت خود با عبارت اى بنىّ تا عبارت مجهولة اشاره كرده است. عبارت: و ان لم اكن (هر چند كه من نبودم) به منزله پاسخ اشكالى است كه گويا كسى به او گفته است: چگونه علوم و معارف از تجربه‌ها به دست مى‌آيد در صورتى كه تجربه نياز به عمر طولانى دارد تا انسان دگرگونيهاى امور و پست و بلنديهاى روزگار را مشاهده كند؟ و آن بزرگوار در پاسخ فرموده است: هر چند كه من مانند پيشينيان عمر زيادى نكرده و شاهد احوال آنها نبوده‌ام و ليكن در كارهاى آنها مطالعه كردم و در داستانهاى منقول از ايشان انديشيدم و در آثار باقيمانده از آنها با چشم ظاهر و ديده عقل چنان سير كردم كه همچون فردى از ايشان، بر امورشان آگاه گشتم.

(60670- 60591) عبارت: فعرفت [پس آگاه شدم‌] عطف است بر جمله: و سرت [گشتم‌].

و كلمه ذلك اشاره به سرانجام كار ايشان است. واژه صفو كنايه از خير، و كدر كنايه از شرّ است: يعنى كارهاى خير را از شرّ و سود را از زيان باز شناختم، و از هر چيز، برجسته يعنى خوب و از علوم و بينش آنچه را كه سودمند و در پيشگاه خداوند مفيد بود براى تو برگزيدم. بعضى به جاى كلمه: جليله، نخيلته يعنى خلاصه آن، نقل كرده‌اند و از هر كارى زيباى آن را براى تو انتخاب كردم: يعنى نيكو را انتخاب كردم نه زشت و ناپسند را. و آنچه ناشناخته بود از تو دور كردم: يعنى آنجا كه امر مشتبه بود و حق از باطل ناشناخته بود.

و عبارت آن بزرگوار: و چنان يافتم كه انگيزه من. تا آخر ... اشاره است به كمال توجّه و محبّت نسبت به او و نيز به دلايل انتخاب وى علومى را كه براى او سزاوارتر است.

اجمعت عطف است بر كلمه: يعنى، و ان يكون در محل نصب است بنا بر اين كه مفعول اوّل براى: رأيت است و كان تامّه است، و واو در عبارت: و انت براى حال است، و ان ابتدئك، عطف بر: ان يكون است، و مفعول دوم‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست