responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 189

غله‌هاى خود را پاك و آميخته‌هاى آنها و هر چه كه از كلوخ و امثال آن باعث فساد غلّه مى‌گردد، از ميان بيرون مى‌كند. شارح نهج البلاغه عبد الحميد بن ابى الحديد گفته است همان طورى كه كشاورزان در بيرون آوردن كلوخ، سنگ، خار و امثال آنها از ميان كشت، تلاش مى‌كنند تا باعث فساد در رويش زراعت نشود و محصول را تباه نسازد.

اين گفتار ابن ابى الحديد محلّ نظر است، زيرا كه بيرون بردن گل از ميان زراعت معنايى ندارد و از طرفى عبارت: دانه گندم درو شده (حبّ الحصيد)، آن معنا را نمى‌رساند.

(65045- 65016) چهاردهم: دنيا را به صورت موجودى با خرد وانمود كرده و او را بمانند خردمندان، مخاطب قرار داده، تا به خاطر شگفت آميزى اين خطاب، در دلها بهتر جايگزين شود. آن گاه به كناره‌گيرى و دورى از آن همانند زنى كه طلاق داده‌اند، امر فرموده است. و عبارت: حبلك على غاربك مهار تو بر كوهانت آويخته است، به عنوان تمثيل، كنايه از طلاق است، و اصل اين تمثيل، آن است كه هر وقت بخواهند شتر را براى چرا رها كنند، مهارش را بر كوهانش مى‌آويزند، و اين به صورت مثلى در آمده است، براى هر كسى كه از حكمى آزاد و رها شود.

سپس دنيا را صاحب چنگالهايى دانسته است، كنايه از اين كه دنيا انسان را به طرف خواسته‌ها و زينتها تا سر حدّ هلاكت ابدى مى‌كشاند همچنان كه شير طعمه خود را مى‌كشد، و همچنين دنيا را صاحب رشته‌ها و طنابها دانسته و به وسيله آن صفت استعارى، خواسته است بگويد دنيا دل مردم را با خواهشهاى خيالى مى‌ربايد همان طور كه طنابهاى دام صيّاد، صيد را به دام مى‌اندازد، و نيز كلمه: (مداحض) لغزشگاهها، را براى شهوات و لذّتهاى دنيايى، از آن جهت استعاره آورده است كه پاى خرد در آنجا از راه حق مى‌لغزد و آنجا، جاى زمين خوردن عقول است، و مقصود امام (ع) از تمام اينها، پارسايى در دنيا و دورى‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 189
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست