سخنان طولانى كه در مدح و ثناى آن بزرگوار
ايراد كرد، پاسخ مثبت داد و آمادگى خود را براى شنيدن و عمل به دستورهاى او در
تمام اوضاع و احوال ابراز كرد، و سپس امام (ع) به گفتار خود چنين ادامه دادند.
«سزاوار است كسى كه حلال الهى در نظر او بزرگ و مقام حق در قلبش با
عظمت است به جز حق همه چيز پيش او كوچك باشد، و سزاوارترين كس به اين مقام، شخصى
است كه نعمت خدا بر او افزون است و مشمول لطف و احسان خاصّ حقّ تعالى مىباشد
زيرا، هر اندازه نعمت خدا بر كسى زياد شود حقّ خدا بر گردن او بسيار باشد و
وظيفهاش سنگينتر، از بدترين حالات زمامداران در نزد صالحان آن است كه گمان برده
شود، آنان فخر و مباهات را دوست داشته و كارشان صورت خودستايى به خود گيرد، من از
اين امر ناراحتم كه در گمان شما چنين خطور كند كه از تمجيد و تعريف زياد خوشم
مىآيد، ولى خداى را سپاس كه چنين نيستم و اگر هم دوست مىداشتم كه مرا تمجيد
كنند، به دليل خضوع در برابر عظمت و كبريايى پروردگار، كه ويژه اوست، آن را ترك
مىكردم، اگر چه برخى از مردم در برابر تلاشها و مجاهدتهايشان ستايش را دوست
مىدارند، اما شما مرا با سخنان زيباى خود نستاييد، زيرا، من مىخواهم خود را از
مسئوليت حقوقى كه بر گردنم هست خارج كنم، يعنى حقوقى كه خداوند و شما بر من داريد
كه بطور كامل از انجام دادن آن فراغت نيافتهام، و واجباتى كه بجاى نياوردهام و
بايد آنها را به مرحلهاى اجرا در آورم. بنا بر اين آن گونه كه با فرمانروايان
ستمگر سخن مىگوييد با من نگوييد و چنان كه نزد حكّام خشمگين خود را جمع و جور
مىكنيد پيش من چنان نباشيد و بطور ظاهر سازى و ساختگى با من رفتار نكنيد، هرگز
گمان نداشته باشيد كه اگر حقّى به من گفته شود مرا گران مىآيد و يا بخواهم خود را
بزرگ جلوه دهم، زيرا، شخصى كه شنيدن حق يا عرضه داشتن عدالت بر او، برايش ناگوار
آيد، عمل كردن به آن براى او مشكلتر است، با توجه به اين، از گفتن سخن حق و يا
مشورت عدالت خواهانه خوددارى نكنيد، زيرا، من خود را برتر از آن كه اشتباه كنم
نمىدانم، و در كارها از آن ايمن نيستم مگر آن كه خدا مرا حفظ كند، من و شما