responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 768

شبيخون زد و شتران خود را گرفت و دو مصراع فوق را سرود، و از آن به بعد، ضرب المثل شد.

برخى گفته‌اند: مالك بن زهير، قشيرى نامبرده را تهديد به قتل كرد، او هم اين شعر را خواند و سپس رفت مالك را به قتل رساند، ولى بعدا برادر مالك، قيس، بر حمل و برادرش حذيفه دست يافت و هر دو را كشت و اين شعر را خواند:

شفيت النفس من حمل بن بدر

و سيفى من حذيفه قد شفانى‌ [1]

(59821- 59762)

فسيطلبك ...،

در مقابل آن كه معاويه حضرت را تهديد به شمشير كرده بود. امام هم او را بيم داده و تهديد مى‌كرد كه بزودى، با لشكرى عظيم بروى خواهد شوريد، لشكرى كه با حمله شديد خود و بر افروختن گرد و غبار اركان دشمن را به لرزه درمى‌آورد، در حالى كه پيراهن مرگ را به تن كرده‌اند، دو كلمه شديدا و متسربلين حال هستند و سربال مفعول به براى متسربلين مى‌باشد، و جامه مرگ ممكن است كنايه از زره جنگى باشد، يا از آن گروه كه به ملاقات مرگ مى‌روند و در گردابهايش شنا مى‌كنند و يا لباسها و كفشها، و اوضاع و احوالى كه خود را آماده قتل با آن كرده‌اند، و از جمله صفات اين لشكر آن است كه محبوبترين ديدار براى آنان ديدار پروردگارشان است چون به حقانيت دين خود يقين كامل، و به وعده راستين الهى اطمينان تامّ دارند.

منظور از ذريّه بدريه‌اى كه همراه لشكريان آن حضرت مى‌باشند فرزندان آن گروه از مسلمانان هستند كه در جنگ بدر با پيامبر بوده‌اند و در قبل يادآور شده‌ايم كه مقصود از برادر و دايى معاويه كه در جنگ بدر كشته شدند به ترتيب:

حنظلة بن ابى سفيان و وليد بن عتبه مى‌باشند، و جدّ او هم كه كشته شد


[1] انتقام خويش را از حمل بن بدر گرفتم و شمشيرم انتقام مرا از حذيفه گرفت.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 768
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست