«ستايش خداى را كه مرا مرده و بيمار، داخل صبح نگردانيد، و مرا به
بيماريهاى بد منظرى دچار نكرده، و به كيفر بدترين كردارهايم نرسانده و مقطوع النسل
قرار نداد، و مرا در عقيده دينى متزلزل و منكر خدا و وحشت زده از ايمان نساخت، عقل
مرا با جنون درهم نياميخت و مرا به كيفر امّتهاى پيشين مبتلا نكرد.
داخل صبح شدم در حالى كه بندهاى مملوك و بر خويشتن ستمكارم (خدايا)
تو حجت را بر من تمام كردى و مرا عذر و بهانهاى نيست، قوت دريافت هيچ گونه سودى
ندارم، مگر تو آن را به من ببخشى، و از هيچ زيانى خود را نمىتوانم دور كنم، مگر
تو مرا از آن نگاهدارى.
بار پروردگارا به تو پناه مىبرم از اين كه با توجه به بىنيازى تو نيازمند
و با هدايت تو گمراه شوم و در سايه حكومتت بر من ستم شود و با اين كه فرمان تراست
مقهور و مغلوب شوم.
پروردگارا نخستين عضو گرانبها از اعضايم را كه از من مىگيرى جانم
قرار بده و همان را اولين وديعه از ودايع نعم خود گردان كه نزد من دارى و به سوى
خود باز مىگردانى.
بار خدايا به تو پناه مىبريم از اين كه از گفتارت روى برتابيم، يا
به كنارهگيرى از آيينت فريفته شويم، و يا اين كه هوسهاى سركش دل- نه هدايت تو- بر
ما چيره شود.»
[شرح]
(50957- 50882) امام (ع) در اوايل اين خطبه با توجه به انواع نعمتهاى
الهى كه بدانها اقرار دارد خداى را ستايش كرده و ده نوع از آنها را بر شمرده است:
1- نعمت حيات و زندگى.
2- سلامت و تندرستى از بيماريهاى معمولى.
3- دورى از بيماريهاى نفرتآميزى كه احيانا باعث زشتى منظر مىشود،
از قبيل جذام و برص و ...