الف: احتمال اوّل اين كه چون همه آنها معصوم
از گناه و خطا نيستند، ممكن است گاهى به غيبت اقدام كنند، و آنچه كه در آنها نيست
سرعت بر اين عمل است، لذا امام عليه السلام اين كار را تنها از آنان بعيد شمرده
است، نه اين كه به كلى آن را نفى كرده باشد.
ب: احتمال دوّم: اين نفى سرعت در رابطه با ديگران است يعنى به دليل
اين كه عيب و نقص آنها بسيار اندك است، كسى بزودى نمىتواند زبان به غيبت آنها
بگشايد.
(50781- 50771) 9- خداوند سرشت آنها را براى ويژگيها و كمالات قرار
داده است و آنان را بر طبق قضاى خود ايجاد كرد و بيافريد، بنا بر اين مطابق سرشت و
سرنوشت خود به يكديگر دوستى مىورزند و پيوند بر قرار مىكنند.
(50795- 50782) 10- برترى آنان بر بقيه مردم همانند برترى دانه بذر
نسبت به بقيه دانهها است، امام (ع) در اين سخن: ينتقى ... التمحيص وجه شباهت
اولياى خدا را به دانه بذر بيان فرموده و شرح آن چنين است: آنان خالصان و پاكان
مردمند كه عنايت و رحمت پروردگار شامل حال آنها شده به راه مستقيم هدايت
يافتهاند، و با دستوراتى كه خدا به آنها داده آنها را مورد آزمايش و امتحان قرار
داده است.
(50806- 50798)
فليقبل امرء كرامة بقبولها ...،
اين جا حضرت پس از بيان ويژگيهاى بندگان خاصّ خدا به موعظه و نصيحت و
پند و اندرز برگشته و مىفرمايد: بايد انسان به سبب اطاعت و عبادت، پذيراى بخششها
و نعمتهاى بزرگ از طرف پروردگار باشد و آنها را بر وجه شايسته و دور از ظاهرسازى و
نفاق بپذيرد مانند پذيرشى كه حق تعالى در باره مريم فرمود:
«فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ[1]»، و مقصود از «قارعه» كوبندهاى كه پيش از آمدنش بايد از آن حذر كرد
و ترسيد، مرگ است.
[1] سوره آل عمران (3) قسمتى از آيه (37) يعنى: پس خداوند او را به
وجهى شايستهتر پذيرفت.