و بازگشتى براى تو جز به سوى او نيست و جنگ
مكن مگر با كسى كه با تو بجنگد. بامدادان و در هنگام عصر كه هوا سرد است به سير
پرداز، و در وسط روز لشكر را به استراحت وادار و به آسانى راه برو، و در اول شب
راه مرو، كه خداوند آن را براى آرامش و آسايش قرار داده، و نه براى كوچ كردن. پس
در اول شب، تن و مركبت را آسوده بگذار و چون توقف كردى (شب استراحت نمودى) هنگامى
كه سحر آشكار مىشود يا هنگامى كه فجر طلوع مىكند روانه شو، و هر گاه با دشمن
روبرو شدى، در ميان لشكر خود بايست و به دشمن نزديك مشو، مانند كسى كه مىخواهد
جنگ بر پا كند، و از آنان دور مشو، مانند كسى كه از جنگ مىترسد، تا وقتى كه فرمان
من به تو برسد، و نبايد دشمنى با آنها شما را وادار به جنگ با آنان كند پيش از آن
كه ايشان را به سوى حق بخوانيد و با آنها، اتمام حجت كنيد.»
[شرح]
(56797- 56778) روايت شده كه حضرت، معقل را از مداين با سه هزار مرد
فرستاد و به او فرمود از طريق موصل برو، تا در رقّه با من ملاقات كنى و سپس مطالب
بالا را برايش بيان كرد، تا آخر فصل، معقل از مداين خارج شد، تا رسيد به منزل
حديثه كه در آن اوقات محل فرود آمدن مردم بود، همان جايى كه بعدا محمد بن مروان
شهر موصل را بنا كرد و از آن جا گذشتند تا به رقّه رسيدند و حضرت را آن جا ملاقات
كردند.
چون معقل بن قيس عازم سفر بود كه براى خداى تعالى با دشمنان حق بجنگد
لذا امام او را امر به تقوا كرده است كه بهترين توشه راه خداست.
(56810- 56798)
الذى لا بدّلك من لقائه و لا منتهى لك دونه،
در اين سخن امام (ع) فايدههاى چندى است كه اكنون به شرح آن
مىپردازم:
1- امام (ع) با توجه دادن معقل به اين كه ناگزير به پيشگاه الهى
خواهد