responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 618

ما در امان نبوديم مگر در بعضى اوقات. (56271- 56231) سپس اين جمله مى‌آيد: فعزم اللَّه ...

بمكان امن، و بعد جملات ديگرى است از اين قرار: اين وضع تا وقتى كه خدا خواست ادامه داشت، و سپس خداوند پيامبرش را دستور به هجرت داد و پس از آن او را به كشتن مشركان امر كرد، و بعد، اين جمله مى‌آيد: فكان (ص) اذا احمّر البأس ... اخّرت، و سپس به اين مطالب مى‌پردازد: و خدا صاحب اختيار احسان به آنها و منت گذاردن بر آنان مى‌باشد به سبب آنچه از اعمال نيك كه از خود باقى گذاشتند و تو غير از آنها كه نام بردى كسى را نشنيدى كه خير خواه‌تر براى خدا نسبت به اطاعت پيامبر و مطيع‌تر براى پيامبر در اطاعت از پروردگارش باشد، و نيز صابرتر بر آزار و زيانهاى وارده در هنگام جنگ و ناملايمات با پيامبرش باشد، اما بدان كه در ميان مهاجرين، جز اينها نيز خيرخواهان بسيارى به چشم مى‌خورند كه تو هم ايشان را مى‌شناسى، خداى جزاى نيكوترين اعمالشان را به آنان بدهد، علاوه بر اين، تو را چه رسد به اين كه ميان مهاجران نخستين فرق بگذارى و براى آنها درجاتى قائل شوى و طبقات آنان را معرفى كنى؟ هيهات اين كار از لياقت تو، دور و از عهده تو خارج است مانند تير نامناسبى كه در ميان بقيه تيرهاى قمار صداى مخالفى سر دهد [1] و همچون محكومى كه در محكمه حكمى صادر كند، اى انسان از خود تجاوز مكن‌ [2]،


[1] امام خطاب به معاويه چند ضرب المثل ذكر كرده است كه يكى از آنها اين است: لقد حنّ قدح ليس منها، توضيح آن كه هر گاه تيرى در كمان بر خلاف تيرهاى ديگر باشد صدايش هم مخالف با آنهاست، و اين عبارت براى كسى كه به قومى افتخار مى‌كند كه از آنها نيست مثل آورده مى‌شود، و اصلش از عمر خليفه دوم است كه وقتى عقبة بن ابى معيط گفت: آيا تنها من از قريش كشته شوم؟ در پاسخش اين جمله را گفت. محمد عبده نهج البلاغه، صفحه 30، ج 3. (مترجم)

[2] قف عند حدّك، همان مدرك. (مترجم) شعر ابو طالب:

و نسلمه حتى نصرّع حوله‌

و ندهل عن ابنائنا و الحلايل‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 618
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست