responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 61

برخى اشخاص شرّاند، و با اين حال اينها از لوازم عدل و خير هستند زيرا بدون آن، وجود خير و عدل امكان ندارد، چنان كه انسان، وقتى انسان است كه داراى قواى خشم و شهوت نيز باشد، كه اين صفات اندكى فساد و شرّ به همراه دارد، و چون خير بيشتر از شرّ است و رها كردن خير بسيار به خاطر شر اندك خود شرّى بزرگ در برابر بخشش و حكمت خداوند است، بنا بر اين وجود اين شرور جزئى لازم است و لطمه‌اى به نظام عدل كلّى در جهان آفرينش وارد نمى‌آورد.

امام (ع) با گفتار خود: عدل اشاره به اين مطلب فرموده است كه هم اكنون در عالم نظام عدل موجود و بر قرار است، و با عبارت سيّد عباده به سخن خود پيامبر اشاره كرده كه فرموده است: «من سرور اولاد آدم هستم ولى اين مايه افتخار من نيست‌ [1]

(50687- 50683)

كلما نسخ اللَّه الخلق فرقتين،

منظور حضرت آن است كه مردم هر زمانى به دو گروه خير و شرّ تقسيم مى‌شوند.

چون تقسيم كردن هر چيز موجب تغيير در ذات مقسوم و از بين رفتن حالت يگانگى و وحدت آن است. لذا امام در اين عبارت كلمه نسخ را كه به معناى نابودى و زوال است، به معناى تقسيم به كار برده و فرموده است: خداوند جامعه را به دو گروه: خير و شرّ تقسيم كرده است.

(50690- 50688)

جعله فى خيرهما،

اين سخن امام نيز اشاره به كلام ديگرى از خود پيامبر است كه مطّلب بن ابى وداعه از آن حضرت نقل كرده است كه فرمود: من محمّد پسر عبد المطّلب هستم، خدا كه آفريدگان خويش را بيافريد، مرا از بهترين آنها قرار داد، آن گاه گروه دوم را به دو قسمت تقسيم كرد و مرا در ميان بهترين آنان قرار داد، و گروه اخير را چند قبيله كرد و من را در قبيله بهتر قرار داد،


[1] انا سيد ولد آدم و لا فخر

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست