كه قياس، فما دونها است، اما براى تفهيم
معنايى كه ذكر شد به اين طريق بيان كرده است.
(55689- 55685) در نسخهاى كه امام به عنوان سند خانه نوشته است چند
نكته وجود دارد:
1- نخست اين كه خريدار را به صفت عبوديت و ذلت اختصاص داده است تا
فخر و مباهاتى را كه ممكن است به خاطر خريدن اين منزل براى او پيدا شود بشكند.
(55694- 55690) 2- فروشنده را كه بزودى خواهد مرد بطور مجاز مرده
خوانده از باب اطلاق آنچه بالفعل است بر آنچه كه بالقوه مىباشد و از باب اين كه
مقتضى را نازل منزله واقع فرض كرده است تا وى را از مرگ بيم دهد و براى كوچ كردن
به سراى آخرت آمادهاش كند، و اين معناى اخير يا ترشيح استعاره است و يا اشاره به
بيدارى او و توجهش به واردات و بيماريها و تمام امورى كه باعث عبرت است مىباشد.
(55706- 55695) 3- سراى غرور كنايه از دنياست از آن رو كه مردم به آن
مغرور مىشوند و با داشتن زخارف دنيوى از آنچه بعد از آن وجود دارد غفلت مىكنند،
عبارت من جانب الفانين اخص از دار الغرور است و همچنين خطة الهالكين اخصّ از جانب
الفانين مىباشد چنان كه در كتابهاى بيع و تجارت عادت بر اين است كه كه نخست به
ذكر اعمّ آغاز مىكنند و سپس به امورى مىپردازند كه خاص هستند و مبيع را مشخص و
معين مىكنند، اگر چه در اين جا، غرض تخصيص بعد از تعميم نيست بلكه مراد يادآورى
حال آنهاست كه رفتنى هستند و از طرفى در اين خانهاى كه ساكنند آن را براى خود
علامتگذارى كردهاند.
(55739- 55707) 4- نكته چهارم در نسخه قباله آن است كه حدود چهارگانه
آن خانه را كنايه از امور نامطلوبى قرار داده است كه سرانجام دنيا به آن منتهى
مىشود. حد اول را منتهى به اسباب و علل آفات دانسته و با اين مطلب اشاره به اين