رجلا ... عتابه، مانند مقدّمه اول و صغراى
قياس مضمر از شكل اول مىباشد و استدلال مىكند بر آن كه او از همه مردم در مورد
قتل عثمان بىگناهتر است.
معناى اين گفتار امام اكثر استعتابه، آن است كه بسيار از او خواستم
كه به خود آيد و برگردد به سوى آنچه كه مورد رضايت مردم است و اقلّ عتابه، كمتر
چيزهايى را كه از او مىديدم برويش مىآوردم. خليل مىگويد: عتاب آن است كه طرف را
از روى جرأت و فخر فروشى مورد خطاب قرار دهى، و خلاف موجود را گوشزدش كنى. امام
كمتر به سرزنش او مىپرداخت بلكه در امور مهمتر از آن او را مورد خطاب قرار مىداد
و از او مىخواست كه رضايت مردم را جلب كند تا از وى دفاع كنند و آتش آشوب را
خاموش سازند، و يا اين كه جماعتى مثل مروان و غير او دور عثمان را گرفته بودند كه
هر گاه حضرت از روى دوستى و صميميّت مطلبى را به او مىگفت اطرافيان به غرض حمل
مىكردند و او را نسبت به امام (ع) مكدّر مىساختند، احتمال سوم در معناى عبارت:
من بيشتر رضايت او را جلب مىكردم و سرزنش كننده او را از اين عمل باز مىداشتم، و
تقدير كبراى قياس اين است: هر كس از مهاجران، با عثمان چنين باشد، در مورد خون او،
بىتقصيرترين مردم و معذورترين آنان، در دورى از قتل وى خواهد بود.
(55462- 55443)
و كان طلحة و الزبير ... غضب،
اين جمله نيز نخستين مقدمه از قياس مضمرى است كه حضرت به منظور تبرئه
خود، از خون عثمان كه دشمنانش از قبيل طلحه، زبير و عايشه و جز آنان، بر او بسته
بودند، به آن استدلال فرموده است. و با اين بيان كه آسانترين رفتارشان تندى و
آهستهترين آوازشان رنج آور بود، كنايه از آن است كه اين دو نفر در فراهم كردن قتل
عثمان بسيار سعى و كوشش داشتند و دستاندر كار آن بودند، و مادر خطبههاى قبل
مقدارى از شرح حال طلحه را با عثمان بيان كرديم كه مردم را عليه وى شورانيد و
يارانش را از يارى او باز