responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 509

اسلام وجود داشتند و خداوند به بركت اين نعمت بزرگ ايشان را از آن سختيها و ناهنجاريها رهايى بخشيد، و ضمير مستتر در دو فعل عقد و جمع به خداى متعال برمى‌گردد كه قرآن ايجاد الفت و مهربانى در ميان آنان را به خداوند نسبت مى‌دهد چنان كه مى‌فرمايد: «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ‌ [1]» و معناى اين كه خداوند اطاعت آنان را به آيين خود پيوند داد، آن است كه انديشه‌هاى متفرق و نامنظم آنان را جمع و مرتب كرد، زيرا در دوران جاهليت و بى‌دينى كارهاى آنان بر طبق ميلها و خواسته‌هاى نفسانى بود كه از هم دورو با همديگر ناموافق بودند.

واژه جناح استعاره از كرامت و بزرگوارى است كه نعمت بعثت پيامبر بر عموم جامعه آن روز پخش كرد، و حضرت اين استعاره را با كلمه نشر كه به معناى افشاندن و انتشار دادن است مرشح ساخته و كنايه از آن است كه اين نعمت و كرامت شامل عموم آنان بوده است و لفظ جداول كه به معناى نهرها و جويهاست، استعاره از انواع گوناگون نعمتها، خيرات و كمالات نفسانى و بدنى مى‌باشد، يعنى علل و اسبابى كه باعث اين نعمتها است تشبيه شده است به نهرهايى كه آب در آن جريان دارد و فعل اسالت كه به معناى جارى ساخت، به عنوان ترشيح براى استعاره آورده شده است.

(45439- 45416)

و التقت‌ [2] المّلة بهم فى عوائد بركتها،

ديندارى و فرهنگ اسلامى در سودهاى بركتدار خود آنان را ملاقات و در زير لوايش جمع‌آورى كرد.

گفته مى‌شود التقيت بفلان فى موضع كذا: فلانى را در آن مكان ملاقات‌


[1] سوره انفال (8)، قسمتى از آيه (62) يعنى: ... اگر تو، با تمام ثروت روى زمين مى‌خواستى دلهاى آنها را با هم مهربان كنى، نمى‌توانستى، و اين خدا بود كه ميان ايشان الفت ايجاد كرد، كه او بر هر كار توانا و به مصالح امور آگاه است.

[2] در متن خطبه التفت و در شرح خطبه التقت ذكر، و بر طبق آن شرح داده شده است. (مترجم)

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 509
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست