responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 493

[شرح‌]

(44873- 44850)

و لقد نظرت ... بمعذّبين،

در اين عبارت امام (ع) اصحاب خود را مورد سرزنش قرار مى‌دهد، زيرا مى‌بيند كه آنها در باره امور نادرستى تعصب مى‌ورزند، بدون اين كه هيچ سودى بر آن مترتب باشد و اين امر باعث برانگيختن فساد و آشوب در جامعه مى‌شود، و كلمه إلّا دلالت مى‌كند بر اين كه در تمام ملتها هر كس بر چيزى ببالد و در باره آن تعصب ورزد به خاطر امرى و دليلى است كه آن را مايه فخر و مباهات آن قرار مى‌دهد، نهايت امر آن است كه يا مطلب را آن چنان بر خلاف جلوه داده است كه بى‌خبران از اصل قضيّه، آن را درست خيال مى‌كنند و يا دليلى كه آورده مى‌شود، براى سفيهان و كم خردان، دلچسب مى‌نمايد. بالاخره اين امرى است مطابق مقتضاى عقل و خردمندى، زيرا ترجيح بدون مرجح، عقلا محال است. تقدير و خلاصه معناى عبارت اين است كه هيچ كس را نديدم كه در امرى تعصب ورزد مگر اين كه تعصبش به علتى و دليلى بوده است.

غيركم، اين كلمه استثنايى از معناى اثبات در جمله است و مفيد حصر، مى‌باشد، گويا حضرت چنين فرموده است: هر كس را كه به امرى مباهات مى‌كند، ديدم دليلى براى خود دارد مگر شما كه هيچ دليلى نداريد.

(44900- 44874)

تتعصّبون لامر ما يعرف له سبب و لا علّة،

منظور از عدم دليل در اين جا آن است كه هيچ كدام از دو دليل مذكور در عبارت قبل، براى شما وجود ندارد، نه دليلى كه حد اقل امر را بر نادانها مشتبه سازد، و نه علتى كه در نظر سفيهان دلچسب باشد، و حضرت در اين عبارت هر دليلى را بطور كلى و از همه آنان نفى نفرموده است. چرا كه جهّالشان براى تعصب خود علتى داشتند و آن فخر و مباهات به انساب بود كه همين امر باعث ايجاد فتنه و فساد مى‌شد، نهايت امر چون دليلشان هيچ يك از خصوصيات بالا را نداشت امام از آنها نفى دليل كرد.

امّا ابليس: امام (ع) پس از سرزنش كردن ياران خود كه بدون دليل منطقى با نسبهاى پوشالى خود كبر و تعصب ورزيدند، به بيان علل و اسباب آن پرداخته و

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 493
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست