و يادآورى كمال او و و وعده و وعيدها
موقعيتهاى ترسآور قيامت در پيشگاه وى مىكند و تمام اينها نقطه مقابل تكبر و خود
بزرگ بينى مىباشد اين است كه مىفرمايد: خداوند به خاطر حفظ بندگانش از ظلم و ستم
و كيد شيطان، نماز، زكات و مجاهده در گرفتن روزه واجب، انسانها را حراست فرموده
است تا اعضاء و جوارح آنان آرام و چشمهايشان خاشع و غرايز و تمايلات سركش ايشان
خوار و ذليل و دلهاى آنها خاضع شود و تكبر از آنان رخت بر بندد، به علاوه ساييدن
پيشانى كه بهترين جاهاى صورت است به خاك موجب تواضع و گذاردن اعضاى پر ارزش بدن بر
زمين دليل كوچكى و فروتنى كامل مىباشد.
امّا الزكاة،
زكات به دو علت از بين برنده صفت تكبر مىباشد:
1- پرداختن زكات سپاسگزارى از نعمت منعم در برابر نعمت مال، است چنان
كه عبادتهاى ديگر شكر نعمت بدن است و معلوم است كسى كه در برابر منعم به سپاسگزارى
پردازد، به ستايش او پرداخته است و اين امر خود مبارزه با تكبر و خودخواهى است.
2- كسى كه مىداند از طرف خدا بر او زكات واجب شده و قبول دارد كه
بايد آن را بپردازد، با توجه به بىنيازى و غناى مطلق حق تعالى، خود را در مقابل
قدرت كامل وى، مقهور و ناگزير مىبيند، و تمام اين امور، با تكبر و شانه خالى كردن
از زير بار عبادتها منافات دارد.
و مجاهدة الصيام،
روزه گرفتن را با عنوان مجاهده روزه نام برده است، به دليل مشقتهايى
كه در آن وجود دارد از قبيل تشنگى و گرسنگى بويژه در روزهاى طولانى تابستان چنان
كه فرموده است كه از گرسنگى و تشنگى شكمها به پشت مىچسبد، و آدمى در تمام اين
احوال توجه به عظمت و جلال الهى دارد، و مىداند كه اين اعمال را به خاطر اظهار
عبوديت و فروتنى در مقابل