عبارت براى واژه ملك آمده كنايه از بزرگى و
عظمت قدرت و نيروى پادشاهى مىباشد كه در اين صورت آرزوها به سوى او جلب و نظرها
به جانب وى متوجه مىشود و انسانها گردنهاى اميدوارى به طرفش دراز مىكنند و كوله
بارهاى خويش به منظور رسيدن به آن، محكم مىبندند.
(44424- 44396)
و لكنّ اللَّه سبحانه ... شائبة،
پس از بيان استدلال فوق و نتايجى كه بر آن مترتب بود، مجددا حضرت در
اين عبارت دليل مىآورد بر اين كه اين امر كه ايمان از روى ترس يا تمايل نفسانى و
بالاخره غير خالصانه باشد امر فاسدى است كه خواسته خداوند نمىباشد، بلكه اراده او
آن است كه ايمان مردم به انبيا و كتب و اديانى كه مىآورند، خالص و تنها براى وى
باشد بدون هيچ گونه شائبه و دخالتى و آنچه كه بايد خالص براى خدا باشد سزاوار نيست
تقسيم و تجزيه شود، پس ايمان با تمام اقسامش بايد فقط براى خدا باشد.
(44436- 44425)
و كلما كانت البلوى ... اجزل،
در اين عبارات دو احتمال تصور مىشود، الف- نخست اين كه دوّمين مقدمه
و كبراى استدلالى باشد كه به منظور بيان مطلب آورده است و مقدمات اين قياس از اين
قرار است: در صورتى كه پيامبران از امكانات ظاهرى برخوردار نباشند، براى ايمان
آوردن مردم، باب آزمايش و امتحان بيشتر باز است و كسانى كه با اين وضع ايمان
بياورند خالصتر خواهند بود و هر چه آزمايش و خلوص بيشتر باشد ثواب و پاداش آن هم
مهمتر و زيادتر خواهد بود. نتيجه اين مقدمات آن است كه هر مقدار در به دست آوردن
عقيده و ايمان رنج بيشتر تحمل شود و اخلاص زيادتر به كار رود ثواب و پاداش بيشتر
نصيب دارنده آن خواهد شد.
ب- احتمال دوم آن است كه اين جمله قياس جديدى نيست بلكه دنباله بيان
قبل و در حقيقت مثل مقدمه دوم براى قياس استثنايى باشد كه صغراى آن قبلا آورده شده
است و تقدير چنين است كه اگر امكانات مذكور براى انبياء وجود