سرزنش مىفرمايد و مورد مذمت و بدگويى قرار
مىدهد «وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا
فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا، رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ
الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً»[1] و
موقعى كه پيروان شياطين با پيشوايان خود، در جهنم قرار مىگيرند با آنان مخاصمه
مىكنند و مىگويند: «تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ
مُبِينٍ إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ»[2]
(43948- 43941)
الذين تكبّروا عن حسبهم و ترفّعوا فوق نسبهم،
در اين عبارت، حضرت دليل عدم شايستگى كبراء و سردمداران را براى
پيروى كردن آن دانسته است كه اينها تكبر ورزيده و مدّعى رياست و رهبرى شدهاند به
علت اين كه اصل و نسب خود را كه گل و لاى بى ارزش و آب پست و گنديده است از ياد
بردهاند، و اگر توجه به اصل و ريشه و ماده وجودى خود مىداشتند مىبايست كمال
تواضع داشته باشند، چنان كه گفتهاند: چه افتخارى است كسى را كه مايه اوّليش نطفه
و سرانجامش مردار است و قادر نيست جلو آورد آنچه را كه مطلوب اوست و به تاخير
اندازد امرى كه ناپسند وى مىباشد.
(43953- 43949)
و القوا الهجينه على ربهم،
خصوصيت ناپسند ديگر اين رهبران ناشايست آن است كه آنچه از ويژگيهاى
انسانى كه به نظرشان زشت و ناپسند مىآيد به خدا نسبت مىدهند مثل اين كه يكى بر
ديگرى فخر و مباهات كند و بگويد: من عربم و تو عجم هستى و به دليل اين كه صفت عجمى
را عيب مىداند براى آزردن طرف مقابل اين حرف را مىگويد و چون اين امر مربوط به
خداوند
[1] سوره احزاب (33) آيه (47)، يعنى: روز قيامت اهل عذاب
مىگويند: پروردگارا ما از پيشوايان و بزرگان خود پيروى كرديم و آنان ما را به
گمراهى كشاندند، پس خدايا عذاب آنان را دو چندان كن و آنها را مورد لعنت خود قرار
ده.
[2] سوره شعرا (26) آيههاى (96 و 97)، يعنى: به خدا سوگند، ما در
گمراهى بسيار آشكار بوديم، كه شما را مانند خداى جهان پرستش مىكرديم.