مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَنِي
إِسْرائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ[1]» يعنى شدت كيفر و جاودانگى آن مانند آن است كه
شخصى همه انسانها را به قتل رسانده باشد و نيز مىفرمايد
«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً ...[2]» و رواياتى به اين مضمون نيز نقل شده است كه از جمله قول
پيامبر اكرم است كه مىفرمايد:
هر كس روش نامناسبى را در جامعه برقرار سازد، بار گناه آن و گناه
آنان كه به آن عمل كنند تا روز قيامت به گردن وى باشد، و قابيل نخستين كسى است كه
آدم كشى را در جهان مرسوم ساخت پس گناه تمام قاتلان تا روز رستاخيز به گردن او
خواهد بود و روايت ديگرى از آن جناب نقل شده است كه: هر فردى كه از روى ستم كشته
شود قسمتى از گناه آن به گردن فرزند نخستين آدم مىباشد، و اين به آن سبب است كه
او اين عمل زشت را مرسوم كرد.
(43887- 43863)
الا و قد امعنتم ...،
پس از شرح خطاكاريهاى شيطان و سوء عاقبت او، كه پيشرو گردنكشان است و
اشاره به كيفر مداوم اولين فرزند گناهكار حضرت آدم، كه نخستين رونده راه ناپسند
شيطان بود، مردم زمان خود را كه از طريق مستقيم ديانت و ولايت منحرف شدهاند هشدار
مىدهد كه بدانيد شما هم اكنون در راه فساد و ستمكارى افتاده و بلكه در درياى
معصيت و خطا غوطهوريد به فكر خود باشيد و هر چه زودتر خويش را از اين منجلاب
برهانيد.
چنان كه از ظاهر عبارت برمىآيد روى سخن حضرت با پيروان معاويه است
كه به جنگ با آن حضرت و ياران او، و خدا و تمام اوليايش برخاسته بودند، و بطور
مكرر جامعه را در مورد صفت ناپسند خود پسندى و بر خود باليدن از خداوند و عقوبت او
بر حذر داشته است و اين كه در فرمايش خود دو صفت،
[1] سوره مائده (5) آيه (31)، يعنى: به اين دليل در جامعه بنى اسرائيل
مقرر كرديم كه هر كسى انسان بىگناهى را كه نه قتل نفس كرد. و نه فسادى به پا
كرده، به قتل برساند، چنان است كه تمام مردم را كشته است.
[2] سوره نساء (4) آيه (92) يعنى: و هر كس از روى عمد و آگاهى شخص
با ايمانى را بكشد ...