أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ
أَنَا خَيْرٌ»^[1] و نيز در نسبت فرزندان
آدم به سرزنش پرداخت و چنين اظهار كرد: «قالَ لَمْ أَكُنْ
لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ»[2] و با ذكر خمير مايه اصلى آنان كه گل و لاى گنديده است اشاره
كرده به اين كه قدر و اعتبارى ندارد. سپس امام مىفرمايد لشكريانش را كه طرفداران
باطلند به منظور جنگ با مؤمنان و يا وسوسه و گمراه كردن آنان بسيج كرده است و بر
سر راه آنان راه حقى كه در مسير آن روانند قرار مىگيرد و آنان را از رفتن باز
مىدارد، چنان كه قرآن نقل كرده است- كه گفت
«لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ»[3] و اين مطلب اشاره به آن است كه هر گاه انسانها به سوى حق و
راه ديانت توجه كنند او بر اثر وساوس خود ايشان را منحرف و به طرف باطل مىكشاند و
به اين منظور از هر جانب آدمى را در احاطه خود قرار مىدهد چنان كه در آيه بعد
مىگويد: «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ
أَيْدِيهِمْ»[4] و به كمك لشكريان خود
دشمنان خدا و دين را وادار مىكند، كه آنان را به هلاكت برسانند، و اگر لشكريان
شيطان را مخالفان آن حضرت و گمراهان از آدميان بدانيم، معناى بستن راه و دنباله
عبارات اين خواهد بود كه اين گروه مردم را از اقامه حدود الهى و ثابت ماندن در راه
خدا باز مىدارند، و به دام هلاكت مىاندازند و قتل و كشتار و آزار و اذيت آنان را
به نهايت مىرسانند و بديهى است موقعى كه شيطان و همدستانش بر مردم چيره شدند هر
كار بخواهند انجام مىدهند و كسى
[1] سوره اعراف (7) آخر آيه (11) يعنى: من از او بهترم، زيرا مرا
از آتش آفريدى و، وى را از گل.
[2] سوره حجر (15) آيه (33)، يعنى: هرگز چنين نيست كه سجده كنم در
برابر بشرى كه او را از گل و لاى كهنه خلق كردهاى.
[3] سوره اعراف (7) آيه (15)، يعنى: راه مستقيم تو را بر روى آنان
خواهم بست.
[4] سوره اعراف (7) آيه (16)، يعنى: آن گاه از پيش رو، و از پشت
سر و چپ و راست آنان در مىآيم ...