سرانجام مقاصد شوم شيطان كه گمراهى و انحراف شما بود به وقوع پيوست،
و رازى كه آن پليد در باطن داشت آشكار شد و به فعليت رسيد و بسيارى از شما را به
راه گناهكارى و ضلالت سوق داد.
(43639- 43633)
استفحل،
اين فعل در مقام جزا و جواب شرطى است كه در قبل آورده شد (حتى اذا
انقادت ...)
واژه استفحال كه استعاره از شدت سطوت شيطان، و لفظ سلطانه اشاره به
كمال قدرت و توانايى او براى مطيع ساختن نفوس و چيره شدن بر آنها مىباشد. و جنود
ابليس، كنايه از اهل فساد در روى زمين است چنان كه در گذشته دانستى، و معناى دلف
بجنوده ...، آن است كه شيطان لشكريان خود را كه همان تباهكارانند وادار مىكند تا
در ميان جامعه فساد بپا كنند و براى مردم رذايل اخلاقى را بيارايند و آنان را به
گمراهى بكشانند و از پى آمدهاى اين عمل آن است كه بر هم ديگر حسد مىبرند و دشمن
يكديگر مىشوند و با هم ديگر قطع رابطه مىكنند و در ميانشان تشتت آراء و اختلاف
افكار پيش مىآيد و در نتيجه اين امور دشمن به زور و جبر آنان را به سياهچالهاى
ذلت و خوارى وارد مىسازد و در پرتگاههاى قتل و كشتار قرارشان مىدهد و در حالتى
كه جراحتهاى بىشمار برداشتهاند ايشان را لگدمال مىكند.
احتمال ديگر اين است كه مقصود از جمله استفحل سلطانه عليكم، چيره شدن
دشمنان و مخالفان از قبيل معاويه و امثال او است كه پس از متفرّق شدن ياران امام و
سر پيچى از اطاعت آن حضرت، آنان قوّت گرفتند. و اين كه امام (ع) اين غلبه دشمن را
به شيطان و لشكريان او نسبت داده، امرى است روشن، زيرا معمولا به جاى سلطان الحق و
جنوده، گفته مىشود: سلطان اللَّه و جنوده و به جاى سلطان الباطل و جنوده، گفته
مىشود: سلطان الشيطان و جنوده، يا جنود الشيطان و اعوانه و اوليائه.