responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 411

به پوششى براى وى كرده، و به اين دليل واژه زره‌پوشى را برايش استعاره آورده و كلمه لباس را هم به عنوان ترشيح آن ذكر فرموده است‌

و نيز در جمله:

(43380- 43377)

خلع قناع التذلل،

خلع استعاره و قناع ترشيح آن است يعنى شيطان نقاب فروتنى و بندگى در پيشگاه حق را كه همچون حجابى براى حفظ آبروى بندگى او بود از صورت خود بدور افكند و خود را رسواى خاص و عام كرد.

(43400- 43381)

ا لا ترون ... بترفّعه،

در اين عبارات حضرت وجوهى را بيان فرموده است كه خداوند شيطان را به علت كبر و خود پسنديش پست و خوار كرده است و آن وجوه از اين قرار است:

الف- پس از آن كه او را از بهشت بيرون فرستاد، در دنيا مورد لعنت قرارش داد، و فرمود: «قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً [1]» ب- در آخرت براى وى زبانه آتش مهيا كرد، و گفت: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ‌ [2]».

(43459- 43404)

و لو اراد اللَّه ... على الملائكه،

اين جمله استدلال به صورت قياس استثنايى مركب از دو شرطيه متصله مى‌باشد كه صغراى آن دو از و لو اراد اللَّه ...

لفعل، و كبراى آن از و لو فعل نا آخر مى‌باشد و تالى كبرى مركب از دو جمله است كه يكى بر ديگرى عطف شده است، و معناى مقدمه صغرى اين است كه اگر خداوند پيش از آفرينش آدم اراده مى‌كرد كه او را از نور شفاف لطيفى بيافريند كه چشمها را خيره كند و زيباييش خردها را دچار حيرت سازد و از عطرى به وجود آورد كه بوى خوشش روحها را تازه كند و از گل و خاك تيره و تاريك او را نيافريند، مى‌توانست، زيرا اين امر براى خداوند مقدر و ممكن است.


[1] سوره اعراف (7) قسمتى از آيه (17) يعنى: از بهشت بيرون شو، در حالى كه مورد نكوهش و لعنت مى‌باشى.

[2] سوره ص (38) آيه (84) يعنى: جهنم را از تو و تمامى پيروانت پر مى‌كنم.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 411
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست