اهل ايمان به بهشت است، باز مىدارد پس كبر
و عجب، اين دو خصلت ناروا، تمام درهاى رحمت خدا را بر روى انسان مىبندد زيرا با
وجود اندكى از تكبر هرگز مؤمن نمىتواند به محبوب خود دست يابد و براى متكبر امكان
ندارد كه خصال ناپسند را ترك كند و به جاى آن صفات پسنديدهاى از قبيل فروتنى و
كظم غيظ و نصيحت پذيرى و نرم زبانى را پيشه خود سازد. خلاصه آن كه هيچ صفت زشتى
نيست مگر آن كه شخص خود پسند به منظور حفظ خود بزرگ بينىاش آن را بر خود روا
مىدارد و هيچ فضيلت پسنديدهاى نيست مگر آن كه براى حفظ موقعيت خود آن را ترك
مىكند، اين است حقيقت آن كه هر كس ذرّهاى تكبر داشته باشد داخل بهشت نمىشود و
برخى از صفات مذموم بعضى ديگر از صفات زشت را با خود به همراه مىآورند، و بدترين
اقسام تكبر و خود پسندى آن قسمتى است كه آدمى را از كسب علم و عمل به آن باز دارد
و مانع پذيرفتن حق و تسليم در برابر آن شود.
اكنون كه با خلاصهاى از مطالب خطبه شريف آشنا شديم به شرح آن
مىپردازيم: (43279- 43273) امام (ع) در آغاز سخنان خود، خداى را به چند اعتبار
ستوده است كه در ذيل بيان شده است:
1- حق تعالى آراسته به عزت و كبريايى است، ذاتى مىتواند متصف به صفت
كبريايى و عزت باشد كه دو امر در او، يافت شود.
الف- آگاهى به كامل بودن ذات خود داشته باشد.
ب- شرافت و برترى بر كليه ما سواى خود، داشته باشد.
حق تعالى كه مصداق اكمل اين دو امر مىباشد، به اين دو صفت از هر
موجودى شايستهتر خواهد بود، ذات حق تعالى داراى كمال مطلق و بىنهايت است، به
دليل اين كه تمام كمالات از وجود و هستى نشأت مىگيرد و وجود خداوند اتمّ و اكمل
وجودهاست، و هر موجودى هستى خويش را از او