است پيامبر اكرم عرض مىكند: «خدايا از باد
تكبر به تو پناه مىبرم [1]».
تكبر يكى از صفات ناپسند و جزء گناهان به حساب مىآيد و نقطه مقابل
صفت پسنديده تواضع است. صفت تكبر شباهت زيادى به عجب دارد و عجب موقعى تحقق پيدا
مىكند كه انسان آن چنان به خود مطمئن باشد كه هيچ احساس نياز به منعم خود نداشته
و براى ديگران هم كمالى فرض نمىكند كه خود را از آنها بالاتر بداند بلكه تمام
كمالات را منحصر به خود و جدا نشدنى از خود مىداند. فرق اين دو صفت آن است كه
متكبر براى ديگران مقام و مرتبهاى فرض مىكند امّا مقام خود را از آنان برتر
مىداند ولى شخصى كه عجب دارد براى ديگران هيچ شخصيت و موقعيّتى تصور نمىكند.
آفات تكبّر
اثرات سوء تكبّر بسيار است برخى مربوط به باطن متكبر است و برخى در
مورد اعمال و كارهاى ظاهر او مىباشد، امّا اعمال باطنى و قلبى او از اين قبيل است
كه ديگران را حقير و بىمقدار مىشمارد و هيچ كس را شايسته همنشينى و نشست و
برخاست با خود نمىداند، و مىخواهد كه ديگران هميشه دست بر سينه پيش او بايستند،
بلكه گاهى عقيده دارد كه ديگران حتى شايستگى براى اين هم ندارند. دانشمند متكبر به
اشخاص عامى با ديده تحقير و تمسخر نگاه مىكند، و بالاخره از ويژگيهاى باطنى
متكبر، آن است كه بر ديگران حسد مىورزد و كينه آنان را به دل مىگيرد. امّا آنچه
مربوط به اعمال ظاهرى تكبّر مىباشد از اين قرار است: پيوسته در راه رفتن بر
ديگران پيشى مىگيرد، و در مجالس از همه بالاتر مىنشيند و ديگران را از همنشينى و
هم غذايى با خود