responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 392

(43132- 43130)

10- و جدها، هزل،

لفظ جدّ، كه به معناى دست زدن به كار با توجه و كوشش مى‌باشد دو مطلب را مى‌فهماند.

الف- گاهى دنيا آن چنان خوشيهاى خود را به بعضى اشخاص متوجه مى‌سازد مثل دوستى كه عنايت كاملى به دوست خود داشته باشد.

ب- و موقعى كه از آدمى برمى‌گردد و بخت او را واژگون مى‌سازد مثل دشمنى مى‌باشد كه تصميم قطعى براى از بين بردن دشمن خود دارد، و حضرت اين اقبال و ادبار دنيا را كه به صورت جدّى براى اشخاص ظاهر مى‌شود شوخى و مسخره مى‌خواند، به علت اين كه دوام و ثباتى ندارد زيرا تا انسان مى‌خواهد از خوشيهاى آن بهره‌اى ببرد از دستش مى‌رود و باز همين كه مى‌رود تا به سختيها و مصائبش خو بگيرد، عوض مى‌شود گويا اين دنيا با اهل خود بازى و شوخى دارد، (چرخ بازيگر، از اين بازيچه‌ها بسيار دارد).

احتمال ديگر در سخن امام (ع) آن است كه جدّ و هزل، مربوط به كارهاى مردم باشد يعنى جديت و كوشش اهل دنيا براى به دست آوردن مال و منال آن مثل بازى و شوخى بى‌دوام و زودگذر است زيرا با از بين رفتن فرصتهاى دنيا، آن نيز از بين مى‌رود.

(43135- 43133)

11- و علوّها سفل،

بلندى مقام و مرتبه‌اى كه به سبب دنيا و براى اهل آن حاصل مى‌شود، در حقيقت تنزّل و پستى است زيرا كه مايه انحطاط و پايين آمدن مقام انسانى در سراى آخرت و پيشگاه پروردگار مى‌شود، معناى اين عبارت شبيه عبارت شماره 9 كه در صفحه قبل گذشت مى‌باشد عزّها ذلّ.

(43143- 43136)

12- دار حرب و ...،

اين عبارت نيز شبيه جمله اموالها محروبه صفحه مى‌باشد يعنى دنيا و خوشگذرانيهايش به سبب مرگ و ناگواريهاى ديگر پيوسته در محلّ سلب شدن از انسان مى‌باشد، امروز در تصرف عده‌اى است و فردا از آنان گرفته شده و ديگرى آن را در اختيار مى‌گيرد، شبيه ميدان جنگ كه هر كس‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 392
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست