بر بندهاش مىباشد و آن عبارت از نعمتهاى
ظاهرى و معنوى است كه بطور دوام بنده را احاطه كرده است تا جايى كه وى را قدرت آن
نيست كه از عهده سپاس آن برآيد.
(42827- 42824) 4- چهارم از ويژگيهاى حق تعالى عظمت حلم اوست كه سبب
عفو و بخشش عظيم وى شده است، حلم در انسان صفتى است فرع بر شجاعت و آن خصوصيتى است
كه انسان با وجود آن در مقابل ناملايمات مقاوم و استوار مىماند، و حلم در خداوند
عبارت از آن است كه از گناه بندگان و مخالفت آنان در برابر اوامر و نواهيش، براى
وى انفعالى دست نمىدهد و در هنگام مشاهده منكرات غضبش او را از جا در نمىبرد و
وادار به انتقام عجولانه نمىسازد، با اين كه هيچ امرى از تحت قدرت و توانايى وى
بيرون نيست و هر وقت مىتواند هر كارى را انجام دهد. فرق ميان حق تعالى و انسان در
اين صفت (حلم) آن است كه عدم انفعال در خدا عدم مطلق است اما در بنده خدا، عدم
چيزى است كه از شأنش تاثّر و انفعال مىباشد و به اين دليل حلم در خداوند كاملتر و
گستردهتر از حلم در ديگران است و چون لازمه صفت حلم، عفو و گذشت كردن از گناهان و
صرف نظر از آنها مىباشد، بدين جهت مهلت دادن خداوند بنده و شتاب نكردن در كيفر
گناهان را عفو ناميده است و از اين رو به دنبال توصيف خداوند به صفت بزرگ حلم،
عفو، و گذشت را ذكر كرده و عطف با حرف فانيز دليل بر آن است كه با وجود صفت حلم،
كه ملزوم است لازمه آن كه عفو از گناهان است بىدرنگ تحقق مىيابد.
(42833- 42828)
5- و عدل فى كلّ ما قضى،
خداوند در تمام قضاوتها و جزئيات آفرينش خود عدالت و ميانه روى را
رعايت فرموده است زيرا عدل عبارت است از ميانه روى در كارها و گفتارها و دورى از
افراط و تفريط است و آنچه را هم كه حق تعالى انجام دهد يا انجام ندهد، دستور به
انجام دادن و يا انجام ندادن