responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 291

نمى‌تواند آنها را بعد از خواب با حالت تجرّد به خاطر آورد و به اين دليل بود كه نفس جبرئيل را به صورت دحيه كلبى مشاهده مى‌كرد، بنا بر اين شرح سخن امام اين است كه اگر انديشه آدمى بخواهد ذات حق را دريابد، ناچار بايد از وهم و خيال يارى جويد و حق تعالى را در صورتى خيالى ترسيم كند. در حالى كه مقام مقدّس ربوبى بكلّى از تصوير مبرّاست، پس به اين دليل از ادراك واقعى انديشه‌ها بدور مى‌باشد.

(41223- 41219)

34- به حواس ظاهر درنيايد لا تدركه الحواسّ فتحسّه،

مراد از اين عبارت آن است كه اگر حواس بتوانند وى را درك كنند و بتوان گفت كه او را حسّ كرده‌اند لازمه‌اش آن است كه جزء محسوسها قرار گيرد به دليل اين كه اگر چه ادراك اعمّ از احساس است امّا موقعى كه به حواسّ اضافه شود تخصيص مى‌يابد در اين جا يك ايراد بر سخن امام فرض شده و پاسخ آن نيز بيان شده است كه اگر به عنوان اشكال بگويند: در عبارت امام (ع) تكرار غير مفيد لازم مى‌آيد زيرا ادراك به معناى حساس است پس تقدير آن چنين مى‌شود، لا تحسّه الحواس فتحسّه، در پاسخ مى‌گوييم، مراد اين نيست كه لازمه ادراك، احساس است بلكه مراد حضرت از اين جمله آن است كه هر چه را مى‌توان ادراك حواس خواند، مى‌توان آن را احساس هم گفت و لازمه اين امر آن است كه خداى را در اين صورت مى‌توان محسوس خواند، و علت اين كه امام (ع) احساس را دليل بر نفى ادراك حواس در باره حق تعالى دانسته آن است كه محال بودن احساس امرى روشنتر مى‌باشد، اما اين كه خداوند محسوس نيست به اين دليل است كه او نه جسم است و نه جسمانى و هر چه محسوس باشد يكى از اين دو خواهد بود، بنا بر اين خداوند محسوس نيست.

(41228- 41224)

35- و لا تلمسه الأيدى فتمسّه،

به وسيله دستهاى ظاهر نمى‌توان با خدا تماس گرفت، و او را لمس كرد مشروح معناى عبارت امام (ع) اين است كه اگر

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 291
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست