responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 271

4- آخرين قسمت كيفياتى كه در اصل وجودشان كمال و نقص نهفته است و اينها نيز محسوس نيستند و دو بخش دارد آنهايى كه ثابتند و بزودى از بين نمى‌روند ملكه ناميده مى‌شوند و آنها را كه بر عكس، زود زايل مى‌شوند حال مى‌گويند مثل: خشم شخص بردبار و حليم و بيمارى آدم تندرست و سالم.

پس از تعريف و بيان قسمتهاى كيف، لازم است از باب توضيح خاطر نشان كنيم كه آنچه را ما در ضمن شرح جمله اول اين خطبه گفتيم كه لازمه توصيف خداوند به كيفيّت، يكتا ندانستن ذات اقدس وى مى‌باشد خود حضرت در نخستين خطبه كتاب فرموده است: كسى كه حق تعالى را وصف كند برايش قرين و همتايى قائل شده و آن كه چنين كند او را دو تا دانسته ... [1]، و چنان كه آن جا شرح شد، نتيجه اين مى‌شود: هر كس خداى را به وصف در آورد او را دو تا دانسته است، پس روشن است هر كه وى را به وصف بخواند او را يكتا ندانسته است زيرا توحيد با تثنيه ضدّند و قابل اجتماع نيستند.

(40965- 40960)

2- و لا حقيقته اصاب من مثّله،

دومين صفتى كه خدا را از آن مبرّا دانسته اين است كه، هر كس براى او مثل و مانندى قرار دهد به حقيقت وى نرسيده است زيرا هر چه مثل و مانند داشته باشد واجب الوجود با لذات نخواهد بود به دليل اين كه اگر مثليّت و مانندى، همه جانبه باشد تعددى در كار نيست، چون تعدّد نياز به تغاير دارد اگر چه به حدّاقل باشد، و اين امرهم با وحدت و مثليّت همه جانبه نمى‌سازد، و اگر مثليّت و اشتراك فقط از برخى جهات باشد از سه حالت خارج نيست زيرا آنچه دليل اشتراك مثلين مى‌باشد، يا اصل ماهيت و تمام حقيقت آنهاست يا جزء حقيقت آنها و يا خارج از ماهيت آنان مى‌باشد و


[1] ... فمن وصف اللَّه سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثنّاه ... خطبه اول كتاب.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 271
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست