پيداست كه دو خصوصيت ادعايى و غير حقيقى در
او عجيب به نظر مىآيد.
اين بود پنج قسم از صفاتى كه حضرت براى آدميان بر شمرد، و در ميان
اين ويژگيهاى پنجگانه، قسم اول و سوم كمتر تحقّق مىيابد، زيرا در اغلب موارد، از
كسى كه داراى چهره زيبا و آفرينش معتدل است انتظار مىرود كه با هوش و زيرك باشد و
در كسى كه زشت رو و كريه المنظر است، عكس آن. و حال آن كه آنچه در باره اين دو صفت
بيان فرمود بر خلاف غالب است، ولى شمارههاى دوّم و چهارم زياد پيدا مىشود و بر
خلاف انتظار نيست به دليل اين كه غالبا بلند قامتها بىخردند كه لازمه آن سستى
اراده و بىهمّتى است و بر عكس از كوتاه قدها، هوشيارى و حسن تدبير انتظار مىرود
چنان كه وقتى از حكيمى پرسيدند كه چرا كوتاه قامتان زيرك و حاذقند؟ جواب داد: به
دليل آن كه قلبهاى آنان به مغزهايشان نزديك است، يعنى چون قلب سرچشمه حرارت طبيعى
است و عوارض نفسانى از قبيل تيز هوشى، درك و شعور، جرأت و جسارت، حسن ظن، درست انديشى،
اميدوارى، نشاط، اخلاق مردانگى، تنبل نبودن و تحت تأثير هر چيزى واقع نشدن بالاخره
تمام اينها نشانه حرارت غريزى و ضدّ اين ويژگيها دليل بر، برودت و زيادى سردى مزاج
و طبيعت مىباشد. بنا بر اين در اشخاصى كه قدشان كوتاه است نزديك بودن دل با مغز
علّت زيادى حرارت در مغز و برترى آمادگى قواى نفسانى براى پيدايش اين عوارض
مىشود، و بر عكس در قد بلندها، دورى قلب از مغز باعث نرسيدن حرارت به آن و آماده
نبودن قوا براى پديدار شدن صفات مذكور است، البته اين حرارت تنها سبب مادّى نيست
بلكه ممكن است سبب ديگرى هم در كار باشد ولى مهمترين سبب است.
صفت پنجم از ويژگيهاى پنجگانه نيز در بسيارى از اشخاص امكان تحقق
دارد زيرا بيشتر نفوس طالب كمالند از باب مثال مىبينيم شخص بخيلى