1- نخستين صفتى كه ويژگى ظاهر آن با جنبه
باطنش تناسب ندارد آن جاست كه مزاج و استعداد مزاجيش پذيراى صورت كامل و چهره
زيباست اما ويژگى معنويش نقص عقل و بىخردى است و از اين لحاظ متصف به صفت كودنى و
نادانى است و اين صفت جزء صفات رذيله به حساب مىآيد.
2- برخى انسانها يافت مىشوند كه داراى قامتى بلند و رسا مىباشند
ولى از نظر ويژگى باطنى كم همت و ترسو هستند كه از صفات ناپسند شمرده مىشود، اين
دو صفت كه تا كنون شمرده شد از يك جهت با هم شريك و از ديگر سوى متفاوتند.
3- سومين صفتى كه شقّ ظاهريش با استعداد باطنى وى نامناسب است، اين
است كه صورت ظاهر شخص، زشت باشد ولى جنبه معنوى آن كه از اعتدال مزاجى ذهن وى
سرچشمه مىگيرد، پاكى و انجام دادن كارهاى نيكوست.
4- صفت چهارم را به جمله قريب القعر بعيد السّير، تعبير فرموده است،
يعنى: كوتاه قامتى كه با دورانديشى باطنيش، بر اسرار و رموز دقيق آگاهى دارد، چنان
كه پيداست، اين دو صفت نيز از نظر ويژگى ظاهر و جنبه باطن با هم متفاوتند، يعنى
شماره سوم و چهارم.
5- معروف الضريبة منكر الجليبه، اين ويژگى چنان است كه شخصى در حقيقت
متصف به صفتى است و به آن شهرت دارد اما به جهاتى ضدّ آن را بر خود مىبندد و چون
اين تظاهرى بر خلاف واقع است، اين ويژگى ناشناخته از او بعيد به نظر مىآيد و
معلوم مىشود كه او اهل اين ويژگى نيست مثل اين كه از نظر استعداد و خوى باطنى و
شهرت و معروفيت، ترسو باشد ولى شجاعت و دليرى را به خود ببندد و يا شخص بخيلى خود
را سخىّ و بخشنده نشان دهد،