responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 178

[شرح‌]

(54046- 54014) للَّه بلاد فلان، اين جمله و امثال آن از قبيل: للَّه درّه‌ [1] و للَّه ابوه‌ [2]، معمولا به منظور مدح و ثنا، و نيز دعا براى كسى، آورده مى‌شود، يعنى خداوند كشور او را آباد دارد كه چنين كارهاى مهمّى انجام داده است و اصل مطلب اين است كه عربها، هر گاه بخواهند چيزى يا كسى و عمل او را بستايند با اين تعبير وى را به خدا نسبت مى‌دهند، جمله اول خطبه را به تعبيرى ديگر نيز نقل كرده‌اند و آن چنين است: للَّه بلاء فلان و منظور از آن عمل نيك او در راه خداست.

به گفته شارحان مشهور، مراد از واژه فلان كه در اول خطبه نقل شد، عمر خليفه دوم است، ولى از قطب راوندى نقل شده است كه مقصود برخى از صحابه حضرت است كه در زمان رسول خدا حيات داشتند، و پيش از پيدايش آشوب و فتنه زمان عثمان از دنيا رفته بودند. ابن ابى الحديد در شرح خود نوشته است كه ظاهر اوصاف مذكور در عبارت دلالت دارد بر اين كه امام (ع)، شخصى را اراده فرموده است كه پيش از وى عهده‌دار خلافت بوده است، زيرا در وصف او مى‌فرمايد:

كژيها را راست كرده و بيماريها را درمان كرده است و اين مطلب با عثمان مناسبت ندارد به دليل آن كه تمام فتنه‌ها در زمان او و به سبب وجود وى بوده است، و ابو بكر هم اراده نشده چون مدت خلافتش كوتاه بوده و از زمان آشوب و فتنه فاصله زيادى داشته است، پس به احتمال قوى امام عليه السلام عمر را اراده فرموده است ولى به عقيده شارح اين كه امام (ع) ابو بكر را اراده كرده باشد [3] بهتر است‌


[1] خدا خيرش دهد.

[2] خدا پدرش را خير دهد.

[3] صاحب منهاج البراعه اين استدلال را ردّ كرده است زيرا همچنان كه حضرت در خطبه شقشقيه عمر را مذمت كرده، ابو بكر را نيز نكوهش فرموده است، ج 14 ص 373 ولى مى‌توان گفت كه چون حضرت در آن جا تمام تقصيرها را به گردن ابو بكر گذاشته و او را بطور كامل مذمّت كرده، از جمله اين كه او پس از خود بدون هيچ دليل عقلايى خلافت را به ديگرى تقديم كرد، لذا در اين خطبه شخصى را كه مورد ستايش قرار داده، با عمر مناسبتر است تا ابو بكر. (مترجم)

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست