responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 155

سخنانش گوش مى‌كردم، او گمان كرد كه من دين خود را به وى مى‌فروشم و دست از روش دينى خود برمى‌دارم و به راهى كه او مرا مى‌كشد مى‌روم، امّا من در آن حالت پاره آهنى را سرخ كرده و نزديك بدن او بردم تا مايه عبرتش باشد از شدت درد، فريادش برآمد و مانند بيمارى كه در نهايت رنج بنالد، فرياد زد، نزديك بود كه از داغى آن بسوزد، پس به او گفتم: اى عقيل، مادران در عزايت بگريند، آيا از پاره آهنى كه انسان به بازى آن را سرخ كرده، فرياد بر مى‌آورى، و مرا به جانب آتشى مى‌كشانى كه خداوند جبّار او، از روى خشم آن را شعله‌ور كرده است؟ تو از اين رنج اندك مى‌نالى و من از آن آتش دوزخ ننالم؟

از اين شگفت‌آورتر داستان شخصى است كه شب هنگام بر ما وارد شد، ارمغانى آورد با ظرفى سر بسته و حلوا و معجونى كه بر من ناخوشايند بود، گويا با زهر يا آب دهان مار آميخته بود، من به او گفتم اين كه آورده‌اى صله است (منظورت صله رحم است) يا زكات يا صدقه؟ اگر صدقه است كه بر ما خاندان حرام است او گفت: صدقه و زكات نيست، بلكه هديه است، پس من گفتم زنان بچه مرده به عزايت بنشينند، آيا از طريق آيين خدا وارد شده‌اى كه مرا بفريبى آيا نمى‌فهمى يا ديوانه‌اى و يا هذيان مى‌گويى؟ به خدا قسم اگر اقليمهاى هفتگانه با تمام آنچه را در زير آسمان قرار دارد به من واگذار كنند تا خدا را در باره مورچه‌اى نافرمانى كنم، به اين كه پوست جوى را از دهان آن بربايم، چنين كارى نمى‌كنم، اين دنياى شما در نزد من از برگى، كه در دهان ملخى قرار دارد و آن را مى‌خورد پست‌تر و بى‌مقدارتر است، على را چه كار با نعمتى كه فناپذير است و لذّتى كه باقى نمى‌ماند، از غفلت خرد و زشتى لغزش به خدا پناه مى‌برم و از او يارى و كمك مى‌خواهم.»

[شرح‌]

(53404- 53397) اين فصل را حضرت به منظور بيان بيزاريش از ستمگرى ايراد فرموده است، شخصى از رعايا نزد وى آمده و اظهار نياز كرده، بخشش و عطا مى‌خواهد و حال آن كه، امام (ع) نه چيزى را براى خود اندوخته است كه از آن‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 155
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست