با عين اليقين مشاهده كردهاند، به حالت
انقطاع از دنيا و ديدار اهل برزخ، تشبيه فرموده است، يعنى گويا، اهل ذكر از دنيا
رفته و برزخيان را ديده و بر حال آنان و طولانى بودن اقامتشان در آن عالم اشراف
كامل دارند، و از اين رو با زبانهاى گويا و بيانهاى رسا، و صفاى باطن و نورانيت
روح كه بر اثر رياضتهاى طولانى و عبادتهاى مداوم براى آنان پيدا شده است، پوشش و
حجاب آن عالم را از جلو ديد اهل دنيا كنار زدهاند، و اين پاكدلان به دليل آن كه
از ديدنيها و شنيدنيهايى خبر مىدهند كه مردم از درك آن عاجزند، گويا با چشمها و
گوشهاى خود چيزهايى را مىبينند و مىشنوند كه ديگران آنها را حسّ نمىكنند، سبب
اين كه ارواح در دنيا از درك احوال آخرت ناتوانند، آن است كه روح در دنيا به بدن
تعلق و وابستگى دارد و اداره بدن بر عهده اوست، و فرو رفتن در زرق و برق دنيا جلو
درك كامل را مىگيرد، ولى اهل ذكر خدا كه وصفشان گذشت با ادامه ذكر و رياضتها و
عبادتهاى خالصانه، خود را از تعلقات دنيا بدور داشته و روح را از آلودگيهاى مادّى
صفا دادهاند، از اين رو صفحه دل آنها مانند آينهاى صيقل يافته، خالى از هر گونه
تيرگى شده است، چنان كه نور الهى بر آن تابيده و صورت حقايق در آن نقش بسته است، و
بدين جهت راه نجات را از مسير هلاكت تشخيص داده و با ديده يقين آن را مىبينند و
راه خود را با بصيرت مىپيمايند، و مردم را از روى آگاهى به سوى حقيقت هدايت
مىكنند، و از چيزهايى كه با ديده حق بين مشاهده كرده و با گوش عقل شنيدهاند، خبر
مىدهند، و چون اين امر براى آنان خيلى روشن و عادى است، اين مشاهدات در نظر آنها
شبيه چيزهايى است كه مردم با حواس ظاهر خود مشاهده مىكنند از اين جهت امام فرموده
كه آنها چيزهايى را مىبينند و مىشنوند كه ديگران درك نمىكنند.
(52867- 52854)
فلو مثّلتهم بعقلك،
يعنى اگر اولياى خدا و اهل ذكر و اعمال آنان را در ذهن خود مجسّم كنى
در حالى كه در مقام عبادت قرار گرفته و به ذكر او نشستهاند، و