مراد امام از اين جمله آن است، با عروض اين لوامع براى او ظاهر شد كه
طريق واقعى به سوى خداى تعالى همان رياضتى است كه به آن اشتغال دارد.
(51931- 51928)
و سالك به السبيل،
و اين انوار درخشنده سبب شد كه او به سلوك در راه خدا بپردازد.
(51940- 51932)
تدافعته الأبواب،
مراد از ابواب درهاى رياضت است كه عارف را به سوى بهشت سوق مىدهد و
عبارت است از: مطيع قرار دادن نفس سركش امّاره و زهد حقيقى و امورى از قبيل عبادات
و ترك دنيا و جز اينها، و سالك با سير در اين ابواب سرانجام سر از باب سلامت در
مىآورد و آن، درى است كه هر گاه عارف با علم و معرفت داخل در آن شود، يقين به
مصونيت از انحراف در سلوك پيدا مىكند، و حقيقت اين «در» همان «وقت» است كه در قبل
به آن اشارت رفت، و نخستين منزل از منزلهاى بهشت عقلى است.
(51956- 51941)
و ثبتت رجلاه ... و الراحة،
يعنى در قرار امن و راحت قدمهايش استقرار مىيابد.
عبارت «فى قرار الامن، جار و مجرور و متعلق به ثبتت مىباشد، و اين
مرحله دوم است كه براى سالك پس از مرحله وقت به وجود مىآيد و طمأنينه ناميده
مىشود، و شرح آن چنين است كه: سالك، تا هنگامى كه در مرحله وقت است، از درخشش اين
برقها بر ضمير او، اضطراب و هيجانى در كالبدش پيدا مىشود كه احساس «خلسه» مىكند،
زيرا معمولا هر گاه براى نفس امر عظيمى رخ دهد به حركت و اضطراب در مىآيد، ولى با
كثرت اين واردات، نفس انسان به آنها الفت مىگيرد و احساس نگرانى نمىكند، بلكه از
آن رو كه قدم عقل او در درجهاى اعلا از درجات بهشت كه قرار امن و راحت از عذاب
الهى است قرار گرفته، كمال سكونت و اطمينان مىيابد.