يعنى او پناه و ملجأ هر بيچاره و درمانده است، به هنگامى كه ضرورت به
او رو آورد، يا غم و اندوه به او دست دهد، و يا ترس و بيم وى را فراگيرد و يا بر
او ستم شود، چنان كه خداوند متعال فرموده است:
«وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ[1]»، «وَ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ
تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ[2]»
زيرا هيچ كس جز خداوند نمىتواند براى همه بيچارگان پناه و مفزع باشد، به علاوه
اين كه كسى پناه ديگرى باشد بر سبيل مجاز است نه حقيقت، و نسبى است نه حقيقى و اين
تعريف مستلزم اثبات كمال قدرت براى خداوند است، زيرا فطرت هر مضطرّ و بيچارهاى با
توجّه به جميع احوال وجود خود بر جود و بخشش خداوند گواهى مىدهد، و همچنين متضمّن
اثبات كمال علم براى بارى تعالى است، زيرا نهاد مضطرّ گواهى مىدهد بر اين كه
خداوند به ضرورت و نياز او آگاه است، و اوصاف ديگر خداوند مانند اين كه شنوا، و
بينا و آفريننده و اجابت كننده و پاينده و پايدار است نيز به همين اعتبار است.
(21418- 21410)
7- من تكلّم سمع نطفه. 8- من سكت علم سرّه:
اين كه هر كس سخن بگويد گفتار او را مىشنود، و هر كس خاموشى گزيند
راز او را مىداند هر دو اشاره دارد به دو صفت سميع (شنوا) و عليم (دانا) خداوند،
و چون مفهوم اين كه او شنواست اين است كه به شنيدهها داناست، مفاد اين دو صفت
موجب اثبات اين است كه خداوند بر آنچه بندگانش در حالت سخن گفتن، بيان و آشكار
مىكنند و يا هنگام خاموشى پنهان و در دل نگه مىدارند احاطه دارد، و در اين باره
پيش از اين نيز اشاره شده است.
(21428- 21419)
9- و من عاش فعليه رزقه. 10- و من مات فإليه منقلبه:
اين دو تعريف اشاره است به اين كه خداوند
[1] سوره نحل (16) آيه (53) يعنى: سپس هنگامى كه زيان و آسيبى به
شما برسد به او مىناليد.
[2] سوره اسراء (17) آيه (67) يعنى: و چون در دريا خوف و خطرى به
شما رسد همه آنانى را كه مىخوانيد جز خدا فراموش مىكنيد.