باشد و هر چيزى داراى اين اوصاف سهگانه باشد
به آن عزيز گفته مىشود، و نيز سابقا گفتهايم كه اين مفاهيم از مقوله تشكيك [1]، و بر حسب مصداق مورد زياده و نقصان است، و هر
كمال كه در آنهاست در خداوند متعال وجود دارد، مقابل واژه عزيز لفظ ذليل است، و
ثابت است كه او جلّ و علا عزّت دهنده هر موجودى است و تحقّق اين مفاهيم سهگانه در
غير او به يمن تفضّل اوست، زيرا خداوند است كه به سلسله وجود انتظام بخشيده و به
هر يك از موجودات در نظام كلّى هستى، مقام و مرتبهاى عنايت فرموده است از اين رو
عزّت و كرامت هر چيزى از اوست، و چون هر موجودى كه در قيد امكان است در پيشگاه او
خوار، و در تحقّق مفاهيم سهگانهاى كه گفته شد بدو نيازمند است لذا او عزّتبخش هر
خوار و زبون مىباشد. اطلاق واژه عزّ بر خداوند مانند اطلاق واژه غنا بر اوست.
(21405- 21402)
5- و قوّة كلّ ضعيف:
قوّت و نيرومندى براى بيان كمال قدرت و توانايى و شدّت منع و دفع به
كار مىرود، و واژه مقابل آن ضعف و ناتوانى است، و اين دو واژه از مقوله تشكيك است
و اگر در مورد اشخاص استعمال شود محتمل زياده و نقصان مىباشد و چون ثابت است كه
خداوند متعال پشتوانه و تكيهگاه همگى موجودات است و اوست كه به هر چيزى به اندازه
قابليّت وى آنچه را استعداد و استحقاق دارد مىبخشد، از اين رو او، عطا كننده و
بخشنده قدرت و كمال به هر ناتوانى است كه از پيش خود نيرو و توانى ندارد لذا توان
و نيروى هر ضعيفى به هر دو معنايى كه از قوّت ذكر شد، از اوست. نقل شده كه حسن
بصرى گفته است:
از پيامبر خدا لوط جاى شگفتى است كه گفته است:
قالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ[2] آيا مىتوان تصوّر كرد كه پشتيبانى نيرومندتر از خداوند اراده كرده
باشد؟ اطلاق واژه قوّت براى خداوند نيز مانند اطلاق واژه غناست.
[1] هرگاه مفهوم كلى بر افراد خود بطور متفاوت صدق كند آن كلى را
مشكّك و تفاوت را تشكيك گويند. فرهنگ معارف اسلامى (مترجم).
[2] سوره هود (11) آيه (80) كاش مرا بر شما قدرتى بود يا بتوانيم
به جاى محكمى پناه برم.