(46727- 46720) 13- كوشش او در شب سپاسگزارى
از خداست، به مناسبت آنچه در روز، روزى او كرده و بر آنچه او را از آن محروم داشته
است، همچنين سعى او در روز اداى ذكر الهى است، تا خدا هم او را ياد كند و كمالات
نفسانى و بدنى را روزى او گرداند، چنان كه فرموده است: «فاذكرونى أذكركم و اشكروا
لى و لا تكفرون».
(46745- 46728)
14- يبيت حذرا و يصبح فرحا ... تا الرّحمة.
اين گفتار هر چه را پرهيزگار از آن بيمناك و بر حذر است، و همچنين
آنچه را بدان خرسند است توضيح مىدهد و مقصود آن حضرت اين نيست كه شب او به بيم از
غفلت، و روز او به خشنود بودن اختصاص دارد، بلكه اين سخن شبيه اين است كه
مىگوييم: فلانى شب را با بيم و روز را با شادى آغاز كرد، همچنين در آن جا كه به
شكر پرهيزگاران در شب، و ذكر آنها در روز اشاره فرموده منظور آن بزرگوار اختصاص
آنها در اين اوقات نيست.
(46756- 46746)
15- فرموده است: إن استصعبت ... تا تحبّ.
اين سخن در باره مقاومت مسلمان پرهيزگار است كه هنگامى كه نفس امّاره
كار را بر او دشوار مىسازد در برابر او پايدارى مىكند، و آن را بر خلاف آنچه ميل
دارد مجبور مىسازد، و به خواستهها و تمايلات آن اعتنا نمىكند.
(46766- 46757) 16- روشنى چشم و شادى دل خود را در چيزهايى مىداند
كه از ميان رفتنى نبوده، و در زمره كمالات نفسانى پايدار باشد، مانند دانش و حكمت
و صفات برجسته اخلاقى كه همگى متضمن لذات باقى و سعادت دائمى است. اصطلاح قرّة
عينه (روشنى چشمش) كنايه از خوشى و شادمانى اوست، زيرا مستلزم اين است كه با ديدن
آنچه مطلوب اوست چشمش بدان قرار و آرام گيرد، و از آنچه رفتنى و ناپايدار است چشم
پوشد و زهد اختيار كند.
(46772- 46767) 17- بردبارى را با دانش در آميخته است، پس نادان نيست
تا سبكسرى كند، همچنين گفتار را با كردار قرين ساخته است در نتيجه آنچه را نمىكند