عمل است، در صورتى كه اگر در اين باور شكّ
كند و انديشه خود را متّهم سازد به اين كه در اين حكم از نفس امّاره پيروى مىكند
اين بيم در او پديد مىآيد كه اعمال او مطابق دستور انجام نشده است، و در نتيجه،
اين شكّ و بدبينى او را بر عمل بيشتر وادار، و خودپسندى و فريفتگى او را به
عبادتهايى كه انجام داده از ميان مىبرد، و مىدانيم كه عجب و خودپسندى از چيزهايى
است كه موجب هلاكت انسان است، چنان كه امير مؤمنان (ع) فرموده است: سه چيز هلاكت
كننده است: حرصى كه دنبال شود و هوسى كه پيروى گردد و خودپسندى [1].
همچنين ترسى كه از ستايش مردم از آنان به آنها دست مىدهد درمان حالت
برتربينى و خود پسندى است كه معمولا بر اثر مدح و ستايش در انسان به وجود مىآيد،
از اين رو هنگامى كه يكى از آنان را مىستايند در پاسخ مىگويد:
من به خودم از ديگران داناترم و ...
پس از اين امام (ع) بطور كلّى به ذكر نشانههايى كه هر يك از مؤمنان
به آنها شناخته مىشود پرداخته است، و اوصافى كه براى آنان پيش از اين بيان فرموده
اگر چه به آنان اختصاص داشته و بدانها شناخته مىشوند، ليكن گاهى ممكن است برخى از
آن صفات به ريا آميخته شود، در صورتى كه تقواى حقيقى به ريا آلوده نمىگردد، از
اين رو اوصاف پرهيزگار را در اين بخش از گفتار خود جمع آورى و بطور مرتّب ذكر
فرموده است:
(46667- 46659) 1- در دين نيرومند است، به سبب اين كه در برابر
وسوسههاى شيطان ايستادگى مىكند و فريب مردم را نمىخورد، و اين ويژگيهاى دين
عالمان و دانشوران است.
(46671- 46668) 2- در امور دنيا داراى هشيارى و درنگ و دقّت است و
اين صفات را با نرمخويى آميخته و از تندخويى و خشونت بدور است، چنانكه در مثل آمده
كه: نه
[1] ثلاث مهلكات: شحّ مطاع و هوى متّبع و إعجاب المرء بنفسه.