responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 753

شريفترين و بالاترين وسيله تقرّب به خداوند مى‌باشد از اين رو امام (ع) اين امر را در صدر خطبه خود قرار داده و خداوند متعال را از اين سود و زيان تنزيه فرموده است، و ما دلائل اين امر را بارها در اين كتاب آورده‌ايم.

(46386- 46374)

فرموده است: فقسم بينهم ... تا مواضعهم.

اين جملات در توضيح و تأكيد بى‌نيازى خداوند از بندگان است، براى اين كه حق تعالى مبدأ آفرينش، و روزى بخش آفريدگان است، و اوست كه آنان را به دنيا كشانيده و در مراتب و درجاتى كه دارند قرار داده، يكى را توانگر و ديگرى را تهيدست، و يكى را شريف و بزرگوار و ديگرى را پست و خوار گردانيده، لا جرم او غنىّ مطلق و بى‌نياز از بندگان است، و اين سخن اشاره به گفتار حق تعالى است كه فرموده است: «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ‌ [1]».

پس از اين امير مؤمنان (ع) به شرح غرض خود در اين خطبه كه بيان احوال پرهيزگاران است پرداخته و آنان را بطور مجمل و فشرده توصيف، و فرموده است:

فالمتّقون فيها هم أهل الفضائل يعنى: پرهيزگاران كسانى هستند كه همه فضيلتهايى را كه مايه اصلاح و تهذيب نيروى علم و عمل است در خويشتن گرد آورده‌اند، سپس به ترتيب و تفصيل اين فضيلتها مى‌پردازد:

(46388- 46387)

1- منطقهم الصّواب:

درستى گفتار فضيلتى است كه ناشى از رعايت عدالت در زبان است، و عبارت از اين است كه: انسان در جايى كه بايد سخن بگويد، سكوت نكند كه در صورت خاموشى كوتاهى كرده، و در آن جا كه بايد خاموشى گزيند سخن نگويد كه در صورت خلاف، زياده روى كرده است بلكه هر سخن را در جاى خود بگويد، و هر نكته را در آن جا كه سزاوار است بازگو كند، و اين عدالت در زبان، اخصّ از راستگويى و صدق گفتار است، زيرا ممكن است انسان‌


[1] سوره زخرف (43)، آيه (32) يعنى: ما روزى آنان را در زندگى دنيا ميان آنان قسمت كرده‌ايم و برخى را بر برخى ديگر برترى داده‌ايم.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 753
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست