چيزى را كه گفتن آن سزاوار نيست بگويد و
راست هم گفته باشد.
(46391- 46389)
2- و ملبسهم الإقتصاد:
ميانه روى در پوشاك فضيلتى است كه از مراعات عدالت در لباس نشأت
مىگيرد، بنا بر اين او لباسى نمىپوشد كه وى را در زمره اسرافكاران و ناز
پروردگان در آورد، و چيزى بر تن نمىكند كه بيرون از عرف زاهدان و پارسايان بوده،
و او را در جرگه فرومايگان و خسيسان وارد سازد.
(46394- 46392)
3- و مشيهم التّواضع:
فروتنى ملكهاى است از شاخههاى عفّت، و عبارت از عدالت در حفظ حدّ
وسط صفت ذلّت پذيرى و خوى تكبّر و برتريجويى است، و رفتار متواضعانه مستلزم آرامش
و وقارى است كه برخاسته از فروتنى نفس پرهيزگاران است.
(46400- 46395) 4- از آنچه خداوند حرام فرموده است چشم پوشيدهاند:
اين صفت نتيجه عفّت و خويشتندارى است.
(46407- 46401) 5- گوشها را وقف شنيدن دانش سودمند كردهاند: اين
فضيلتى است كه در نتيجه مراعات عدالت در نيروى شنوايى به دست مىآيد، دانشهاى
سودمند عبارت است از علوم الهى و آنچه بدان مربوط مىشود و موجب به كمال رسيدن
قواى نظرى و فكرى و نيز موجب تكميل نيروى عملى انسان است كه همان حكمت عملى
مىباشد، چنان كه پيش از اين شرح دادهايم.
(46416- 46408) 6- حال آنها در برابر سختى و بلا همان گونه است كه در
هنگام خوشى و رفاه است: يعنى در برابر نزول بلا و مشكلات نوميد نمىشوند، و بر اثر
نعمت و آسايش مغرور و سرمست نمىگردند بلكه در هر دو حال شكر گزارند. موصول الّذي
صفت مصدر محذوفى است و ضميرى كه به آن بر مىگردد نيز حذف شده است تقدير جمله اين
است كه: نزّلت كالنّزول الّذي نزّلته في الرّخاء، و ممكن است مراد از الّذى،
الّذين باشد كه نون آن حذف شده است، چنان كه در قرآن كريم آمده است: «كالّذِى
خَاضُوْا» كه در اين صورت حال پرهيزگاران در هنگام نزول بلا به حال كسانى كه در
خوشى و رفاهند تشبيه شده، و در هر دو صورت معنا يكى است.