اين جمله مشعر بر نفى كمّ منفصل از بارى تعالى است، يعنى تعدّد و
دوگانگى به او راه ندارد.
(39075- 39072)
8- و لا يخلق بعلاج:
اين سخن خداوند را از اين كه مانند صنعتگران در ايجاد و آفرينش، از
وسايل و اسباب استفاده و چارهجويى كند منزّه ساخته است.
(39079- 39076)
9- و لا يدرك بالحواسّ:
خداوند با حواسّ درك نمىشود زيرا درك با حواس و كيفيّات آن اختصاص
به جسم دارد و خداوند از جسميّت و لواحق آن منزّه است.
(39083- 39080)
10- و لا يقاس بالنّاس:
اين سخن خداوند را از اين كه در كمالات به آفريدگانش شبيه باشد تنزيه
مىكند چنان كه مجسّمه يا كسانى كه جسميّت براى خدا قايل شدهاند چنين
پنداشتهاند.
(39103- 39084)
11- اين كه خداوند بدون وسيله نطق و كام سخن مىگويد:
اين گفتار، حق تعالى را از داشتن حالات بشرى تنزيه مىكند، و پيش از
اين شرح داده شده است كه چگونه پيامبران (ع) وحى خداوند را استماع مىكنند، امّا
در باره اين كه فرموده است: برخى از آيات بزرگ خود را به او (موسى (ع)) نشان
دادهايم، گفته شده مراد از اين، آيات خداوند در چگونگى سخن گفتن او با موسى (ع)
است، توجيه مذكور براى اين است كه ميان عبارت الّذى كلّم موسى تكليما و جمله بلا
جوارح و أدوات جمله معترضه نامناسبى قرار نگرفته باشد، و كسانى كه آن را بدين گونه
حمل كردهاند، گفتهاند كه موسى (ع) آواز را از شش جهت مىشنيد و مانند آواز بشر
نبود كه تنها از يك سمت شنيده مىشود، و صداى آن مانند صداى در افتادن زنجيرهاى
بزرگ بر روى سنگريزههاى سخت بوده و در اين كيفيّت هم سرّ لطيفى است، و اين كه صدا
از شش جهت شنيده مىشده تعبير اين معناست كه كلام خداوند بر موسى (ع) نازل مىگشت
و در لوح ضمير او نقش مىبست بى آن كه از جهت معيّنى شنيده شود، و از اين حيث جهات
ششگانه نسبت به او يكسان بود از اين رو گفته شده كه كلام الهى را از شش جهت
مىشنيد و اداى اين معنا به اين نحو شايستهتر است از اين كه گفته شود صدا را
مىشنيد بى آن كه از