براى اين است كه عرب، آثار سماوى از قبيل
باد، باران، گرما و سرما را به انواء (حركات ستارگان) نسبت مىدهد.
(39044- 39028) سپس امام (ع) خداوند را به اعتبار تقدّمى كه در وجود
بر آفريدگان دارد ستايش مىكند، و آنچه در باره كرسى و عرش گفته مىشود پيش از اين
دانستهايم.
پس از اين خداوند را از نظر صفات سلبى او كه در زير ذكر مىشود تنزيه
فرموده است:
(39047- 39045)
1- أنّه لا يدرك بوهم،
يعنى: خداوند با تفكّر و انديشه درك و دانسته نمىشود.
(39051- 39048)
2- أنّه الا يقدّر بفهم،
يعنى: حقّ تعالى با فهم و ادراك معيّن و محدود نمىگردد، زيرا فهم از
صفات عقل است و گفته شد كه خرد و انديشه از بيان چگونگى خداوند ناتوانند.
(39055- 39052)
3- و لا يشغله سائل:
خواهنده او را باز نمىدارد، براى اين كه علم و قدرت او بر همه چيز
احاطه دارد، و اين موضوع پيش از اين توضيح داده شده است.
(39059- 39056)
4- و لا ينقصه نائل:
عطا گيرنده، از ثروت او نمىكاهد، زيرا كاستى و نقصان متوجّه كسى
مىشود كه نيازمند و محتاج باشد، و خداوند متعال منزّه از اين است.
(39063- 39060)
5- لا يبصر بعين،
يعنى: خداوند اگر چه بصير و بيناست امّا بينايى او به حسّ باصره
نيست، زيرا خداوند منزّه از حواسّ است.
(39067- 39064)
6- و لا يحدّ بأين،
يعنى: عقل نمىتواند خداوند را در مكانى محدود كند و مكان بر او
احاطه يابد، زيرا او از تحيّز و قرار گرفتن در مكان منزّه است. و اين سخن مبتنى بر
نفى كمّ متّصل [1] از خداوند است.
[1] كمّ از مقوله اعراض و بر دو قسم است متّصل و منفصل، كمّ متّصل
مانند مكان و زمان و كمّ منفصل مانند عدد و حركت، منطق مظفر (مترجم)