يا ترسيدند و كوچ كردند، آن مرد عرض كرد:
بلكه كوچ كردند اى امير مؤمنان، امام (ع) فرمود:
«دور باشند همان گونه كه قوم ثمود از رحمت خدا دور شد، آگاه باشيد
اگر نيزهها به سوى آنها روانه شود و شمشيرها بر فرق آنها فرود آيد، از كردار
گذشته خود پشيمان شوند، همانا شيطان امروز از آنها خواسته است از گرد ما پراكنده
شوند، و فردا از آنان بيزارى و دورى خواهد جست، آنها را همين بس كه از راه هدايت و
رستگارى بيرون رفتند و در قعر گمراهى و كورى سرنگون گشتند، از حقّ رو گردان شدند و
در وادى طغيان سرگردان گرديدند.»
[شرح]
(38667- 38597) اين خطبه بر پرسش از كوچ كردن آن گروه و يا انصراف
آنها از آن و علّت هر يك از اين دو امر كه احساس امنيّت و ترس است مشتمل مىباشد،
و نيز شامل دعا براى نابودى آنهاست، واژه بعدا بنا بر اين كه مفعول مطلق است منصوب
شده است، همچنين مشعر بر اين است كه اگر بر اين گروه هجوم برده مىشد و كسانى از
آنها كه قصد پيوستن به اولياى شيطان را داشتند زبون و ناتوان مىشدند موجبات
پشيمانى آنها از كارهايى كه در گذشته انجام دادهاند فراهم مىشد، و نيز علّت
پيوستن اين قوم را بيان مىكند، و آن اين است كه شيطان از آنها خواسته است راه
گريز را انتخاب كنند و جمعيّت خود را پراكنده سازند، به جاى استفلّهم، استفزّهم
(آنها را به سبكسرى واداشت) و استقبلهم (پذيرفت و از آنها خشنود گشت) نيز روايت
شده و قرينه واژه اخير قويتر است.
(38675- 38668)
فرموده است: و هو غدا متبرئ منهم و متخلّ عنهم.
يعنى فرداى قيامت شيطان آنان را رها مىكند، واژه تبرّى، كه به معناى
بيزارى است مقابل استقبال (پذيرفتن) است كه در پيش ذكر شد و مىتواند واژه مذكور
قرينه صحّت آن روايت باشد، خداوند متعال فرموده است:
«وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ