الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ
... تا وَ إِذْ زَيَّنَ[1]».
(38693- 38676)
فرموده است: فحسبهم بخروجهم من الهدى.
يعنى اين براى كيفر و عذاب آنها بس است كه از شاهراه هدايت بيرون
رفتهاند، حرف باء در واژه بخروجهم، مانند قول خداوند متعال:
«وَ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً»^ مراد از ارتكاسهم في
الضَّلال و العمى بازگشت آنها به گمراهى قديم و كورى جهالت است كه پس از آن كه به
نور هدايت آن حضرت از آن رهايى يافته بودند بدان بازگشتهاند، و معناى صدّهم عن
الحقّ خروج آنها از طاعت آن بزرگوار، و سرگردانى آنها در وادى جهل و هواپرستى است
پس از آن كه در مدينه علم و عقل جا گرفته بودند، واژه جماح (سركشى) براى خروج آنها
از صفت پسنديده عدالت و سركشى و طغيان آنان چنان كه پيش از اين گفته شد و تجاوز
آنان از مرز حقّ و صراط مستقيم استعاره شده است. و توفيق از خداوند است.
[1] سوره أنفال (8) آيه (48) يعنى: و هنگامى كه شيطان اعمال آنها
را در نظرشان جلوه داد و گفت هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمىشود و من يار و
فرياد رس شما مىباشم امّا آن گاه كه دو سپاه روبرو شدند پشت كرد و گفت من از شما
بيزارم.