اخلاق فاضله و اعتقادات حقّهاى كه مطابق با
خواست خداوند است.
(31159- 31137)
2- هم كنوز الرّحمان
يعنى: آنان گنجينههاى علوم پروردگار، و خزاين مكارم اخلاقند، و آنچه
را خداوند به انجام دادن آنها فرمان داده نزد آنان است.
3- گفتار آنها مقرون به صدق و راستى است.
4- حكمت به آنها اختصاص دارد، اگر آنان از آن دم فرو بندند، كسى را
ياراى آن نيست كه از آن سخن گويد و بر آنان پيشى گيرد، از اين رو سخن گفتن و
خاموشى آنها به مقتضاى حكمت، و سكوت آنان در موضع و محلّ خود مىباشد.
بيان اين فضايل براى خود و خاندانش بدين منظور است كه توجّه شنوندگان
را براى شنيدن سخنان خويش، جلب و آنان را به پذيرفتن دعوتش براى سلوك در راه خدا
وادار كند، از اين رو به دنبال اين سخنان به جمله: فليصدق رائد أهله [1] تمثّل جسته است و با اين مثل اشاره بدين
مطلب فرموده كه كسى كه نزد ما حاضر مىگردد تا ما را رهبر و راهنماى خود قرار دهد
بايد با وى در امرى كه موجب كمك به اوست، سخن به راستى گفته شود، كه ما مردان حقّ
و چشمه سارهاى علوم و حكمت، و راهنمايان به سوى پروردگاريم، همچون رائد كه در
پيشاپيش كاروان براى يافتن آب و گياه حركت مىكند و هنگامى كه مژده يافتن آنها را
مىدهد به كاروانيان نبايد جز به راستى سخن گويد و بايد در آنچه مىگويد خرد خود
را به كار گيرد تا آنچه را ادّعا مىكند درست دانسته شود و باور گردد.
سپس امام (ع) به ايراد سخنانى كه در خور مقام والاى اوست مىپردازد
كه عبارت است از بيان احوال آخرت، و اين كه خردمند بايد خود را فرزند آخرت بداند،
وجه استعاره فرزند آخرت بودن، جمله زير است:
(31222- 31160)
فرموده است: فإنّه منها قدم و إليها ينقلب.
يعنى همچنان كه كودك از مادر پا به عرصه وجود مىگذارد، و محبّت و
[1] رائد (كسى كه در طلب آب و گياه پيشاپيش كاروان فرستاده مىشود)
بايد به مردم خود راست گويد. (مترجم)