شيفتگى و رجوع او به مادر است، همچنين انسان
كه آفريده دست صنع پروردگار است و در محضر او جاى داشته و از آن جا به اين جهان
پست فرود آمده، و به آن جا بازگشت دارد سزاوار است كه فرزند تبار حقيقى و ديار
اصلى خود بوده و به آن جا دلبستگى و شيفتگى داشته باشد، و براى وصول به آن مقصد
كار و كوشش كند، پس از اين امام (ع) به كسى كه از عقل و انديشه سالم برخوردار است
و با ديده بصيرت به امور مىنگرد، آنچه را كه بايد در آغاز حركات و سكنات خود در
نظر گيرد تذكّر مىدهد، و آن اين كه در هر كارى كه قصد انجام دادن و يا ترك آن را
دارد، نخست احوال درونى خود را بررسى كند و دريابد كه اين تصميم يا عمل، او را به
خداوند نزديك مىگرداند، و براى خشنودى او انجام مىگردد، كه در اين صورت سزاوار
است نسبت به آن اقدام كند، ليكن چنانچه او را از خداوند دور ساخته، مستلزم
ناخشنودى و خشم اوست و براى رضاى غير او انجام مىشود، بايد دست از آن باز دارد،
سپس امام (ع) نادان را در كارهايى كه انجام مىدهد به كسى تشبيه فرموده كه در
بيراهه مشغول حركت است، و ذكر اين كه پرتى او از راه، جز اين كه هر چه بيشتر او را
از مقصودش دور سازد حاصلى براى او ندارد گوياى وجه اين تشبيه است، زيرا دورى او از
مطلوبى كه دارد به اندازه دورى او از راه وصول به اين مطلوب است، برخلاف اين، كسى
كه از روى دانش و بينش راهى را مىپيمايد هر اندازه بيشتر گام برمىدارد همان قدر
به مقصود خود نزديكتر مىگردد، امام (ع) با اين تشبيه مردم را از نادانى و ناآگاهى
بيزارى مىدهد و براى اين كه بيشتر شنوندگان را از جهالت دور و متنفّر سازد،
فرموده است: آن كه پوياى راهى است بايد خوب بنگرد كه او به پيش مىرود يا اين كه
رو به بازگشت دارد، زيرا هنگامى كه دانست به پيش مىرود، ناگزير بايد بداند چگونه
بايد راه را به پيمايد، و براى اين كه از گمگشتگى و افتادن در ورطه نابودى مصون
بماند چراغ دانش را برمىافروزد و در پرتو آن گام برمىدارد.
(31260- 31223)
فرموده است: و اعلم أنّ لكلّ ظاهر باطنا ... تا و يبغض بدنه.