نماند، اين وضع همچنان ادامه مىيابد تا آن
گاه كه خرد و انديشه از دست رفته عرب به آنها باز گردد.
پس سنّتهاى جاودانه و آثار روشن اسلام را به كار بنديد، و به پيمان
نزديكى كه نبوّت بدان كامل و استوار است پايدار باشيد، و بدانيد شيطان راههاى خود
را براى شما هموار مىسازد، تا از او پيروى كنيد.»
[شرح]
امام (ع) در اين بخش از خطبه از پيدايش مردى به اين صفات خبر مىدهد،
برخى از شارحان گفتهاند: اين مرد عبد الملك بن مروان است، براى اين كه پدرش او را
جانشين خويش ساخت و پس از درگذشت او به حكومت شام رسيد، و پس از آن كه مصعب بن
زبير، مختار بن ابى عبيده ثقفى را به قتل رسانيد، او براى جنگ با مصعب رهسپار كوفه
شد، سپاهيان آنها در محلّى به نام مسكن (با كسر كاف) كه از توابع كوفه است با
يكديگر به كارزار پرداختند، در اين جنگ مصعب كشته، و عبد الملك وارد كوفه شد، مردم
اين شهر با او بيعت كردند، سپس عبد الملك، حجّاج بن يوسف را براى پيكار با عبد
اللّه بن زبير به مكّه فرستاد، حجّاج عبد اللّه را كشت و خانه كعبه را ويران كرد،
و اين اتفاق در سال 73 هجرى روى داد، سپس عبد الملك در جريان وقايع عبد الرّحمان
بن اشعث گروه بسيار زيادى از اعراب را به قتل رسانيد و به وسيله حجّاج بن يوسف
مردم را مورد آزار و كشتار بسيار قرار داد.
در اين خطبه نكات و لطايفى به شرح زير است:
(27926- 27912) 1- امام (ع) براى اين مرد و دعوت و تبليغ او در شام و
فرمانهايى كه صادر مىكند، واژه نعيق را بطور مجاز به كاربرده، و نيز واژه فحص را
براى جنايات آن مرد در كوفه و اين كه اوضاع مردم آن جا را واژگون مىكند، و نيز
براى نارسايى او در درك احوال مردم، استعاره آورده است، سپس توجّه و هجوم او را به
شهر كوفه