(نعق): با عين و غين، فرياد زد (فحص المطر التّراب): باران خاك را
زير و رو كرد، فحص: كاوش (كوفان): يكى از نامهاى كوفه است (ضروس): شتر ماده بدخو
كه دوشنده شيرش را مىگزد (فغرت فاغرته): دهانش سخت گشوده است، با آوردن فاعل از
لفظ فعل معنا تأكيد شده است.
(يسنّي): آسان مىگرداند (ضواحى): اطراف شهر كه ديده مىشود.
(عقب): با قاف مكسور، پاشنه پا
[ترجمه]
«گويا او را مىنگرم كه چون حيوانى در شام بانگ بر آورده، و پرچمهايش
را در پيرامون كوفه بر زمين نشانده و همچون شترى گزنده و بدخو به سوى آن رو آورده،
و زمين را از سرهاى كشتگان مفروش ساخته است، دهان حرص خود را سخت گشوده، و جاى
پايش در زمين استوار گشته است، تاخت و تاز او گسترده و هجومش سخت و بزرگ است، به
خدا سوگند شما را در اطراف زمين تار و مار مىكند تا اين كه مانند اندك سرمهاى كه
در چشم مىماند جز كمى از شما باقى