و معادن هر سرزمين به وسيله مردم آن استخراج
مىشود، و بعيد دانستهاند كه زمين خود، بيرون آورنده گنجها و نهفتههاى ارزندهاش
باشد، امّا آنهايى كه ظواهر آيات و اخبار را رها نمىكنند، و به آنها پايبندى
دارند مىتوانند بگويند خداوند بيرون آورنده حقيقى اين اشيا از اندرون زمين است، و
اين خود از جمله معجزات امام منتظر (ع) خواهد بود، و هيچ منعى هم وجود ندارد.
(27910- 27896)
فرموده است: و تلقى إليه سلما مقاليدها
يعنى: زمين كليدهايش را به او تسليم مىكند، در اين جا نيز القاى
كليدها بطور مجاز، به زمين نسبت داده شده است، زيرا مردم زمينند كه سر تسليم فرود
آورده و كليد گنجها و ذخاير سرزمينهاى خود را تقديم او مىكنند، اين عبارت اشاره
دارد به اين كه همگى مردم روى زمين مطيع او مىشوند، و اوامر او را گردن مىنهند،
و به زير فرمان او در مىآيند، واژه سلما مصدرى است كه جانشين حال شده است. سپس
امام (ع) آگاهى مىدهد كه او شيوه عدل و دادگرى خويش را به مردم نشان خواهد داد، و
آنچه را از كتاب خدا و سنّت پيامبر (ص) مرده و ترك شده، زنده و بر پا خواهد داشت.
واژه ميّت براى آنچه از كتاب و سنّت متروك مانده، و آثار و فوايد آن مانند مردگان
منقطع گشته استعاره شده است.
اگر گفته شود: كه فعل و يريكم دلالت مىكند بر اين كه مردمى كه طرف
خطابند وقايعى را كه آن حضرت خبر داده است، درك و لمس خواهند كرد و حال اين كه در
اين جا گفته شده كه اين حوادث در آخر الزّمان روى خواهد داد، سبب اين چيست؟
پاسخ اين است كه خطاب به حاضران امّت، به منزله خطاب به همگى امّت
اسلام مىباشد، و اين مانند خطابهايى است كه قرآن كريم با مردم همزمان پيامبر اكرم
(ص) دارد، و همه انسانها را تا روز رستاخيز شامل مىشود، در اين جا نيز چنين است،
بديهى است عمر افرادى كه در آن زمان مخاطب قرار گرفتهاند، بر حسب معمول تا ظهور
امام منتظر (ع) امتداد پيدا نمىكند و از جمع امّت، به