responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 232

بيشتر دوست بدارد هر چند موجب زيان و اندوه او گردد، و عمل به باطل براى او مايه زيادتى و بهره‌مندى باشد.

چرا حيران و سرگردانيد، اين شكّ و شبهه از كجا به شما رسيده است، آماده شويد براى حركت به سوى گروهى حيرتزده كه از ديدن حقّ درمانده، و به جور و ستم گستاخى يافته و از آن باز نمى‌گردند. از كتاب خدا دور، و از راه حقّ منحرفند، دريغا كه شما وسيله‌اى نيستيد كه بتوان بدان اطمينان كرد، و نه ياران نيرومندى كه بتوان از آنها يارى جست، شما آتش افروزان بدى براى جنگ هستيد، اف بر شما باد كه سختى و آزار بسيار از شما ديده‌ام، يك روز شما را ندا مى‌دهم، و روز ديگر اسرار را به شما مى‌گويم، نه در آن هنگام كه شما را آواز مى‌دهم آزادگان راست كردارى هستيد، و نه در وقتى كه با شما راز مى‌گويم، برادران مورد اعتماد.»

[شرح‌]

(25709- 25598) امام (ع) اين خطبه را پس از شنيدن رأى حكمين و فريب خوردن ابو موسى به وسيله عمرو بن عاص ايراد فرموده است.

اين خطبه از آغاز تا جمله ... أولاهم به پاسخ آن حضرت به خوارج در باره شبهه حكميّت است و اين كه چرا پس از رضايت دادن به آن فرمان جنگ داده است. شبهه خوارج اين بود كه مى‌گفتند: تو به داورى آن دو تن در اين امر رضايت دادى و پيمان بستى، و هر كس به كارى رضايت داد و پيمان بست، نمى‌تواند نقض عهد كند و پيمان را بشكند، از اين رو امام (ع) با بيان إنّا لم نحكّم الرّجال، و إنّما حكّمنا القرآن صغراى اين شبهه را ردّ مى‌كند، يعنى ما مردان را از نظر اين كه رجال امتند به داورى برنگزيديم بلكه قرآن را داور قرار داديم، ليكن قرآن ناگزير ترجمانى لازم دارد كه مقاصدش را بيان كند، و اين قوم از ما خواستند كه داورى قرآن را بپذيريم، و ما گروهى نبوديم كه از حكم قرآن ناخشنود باشيم و روى از آن بگردانيم، زيرا خداوند در آن دستور داده است كه در امور مورد اختلاف، از طريق كتاب و سنّت، به او و پيامبرش (ص) رجوع كنيم، چنان كه‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 232
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست