متعال
«خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ[1]» و
قياما به «يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ
الْعالَمِينَ[2]» و اين دو كنايه است از
اين كه در اين روز، مردم در نهايت زبونى و ناتوانى به سر مىبرند، و يقين دارند كه
هيچ قدرتى جز قدرت خداوند وجود ندارد، و ألجمهم العرق به معناى اين است كه عرق
محلّ لجام يا دهان آنها را فرا گرفته و كنايه از آن است كه توان آنها به نهايت
رسيده است، زيرا خستگى و رنج موجب فرو ريختن عرق زياد است.
(19725- 19722)
فرموده است: و رجفت بهم الأرض ...
خداوند متعال در اين باره فرموده است:
«يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ[3]» و «إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا[4]» برخى گفتهاند مراد از زمين لرزنده، سر
زمين دلهاست كه بر اثر غلبه ترس و بيم از خداوند و هول و هراس روز رستاخيز به تپش
و لرزش در مىآيند، امّا دسته ديگر گفتهاند: معناى ياد شده انصراف سخن از ظاهر
كلام الهى است بدون اين كه ضرورتى باشد و جايز نيست، زيرا آنچه را مخبر صادق در
باره جزئيّات احوال روز رستاخيز از جانب او خبر داده، همه از امور ممكن مىباشد، و
قدرت خداوند نيز وافى و كافى براى تحقّق آنهاست.
(19734- 19726)
فرموده است: فأحسنهم حالا من وجد لقدميه موضعا و لنفسه متّسعا.
گفته شده كه منظور، كسى است كه در ساحت معرفت و بندگى پروردگار، براى
پاى عقل خود جايى، و در مقام قدس و فراخناى رحمت او براى خويشتن جايگاهى وسيع
يافته است، و پيداست كه حال اينها در روز رستاخيز از همه
[1] سوره قمر (54) آيه 7 يعنى: (كافران) چشمها را با خوارى فرو
هشتهاند.
[2] سوره مطفّفين (83) آيه 6 يعنى: روزى كه مردم براى پروردگار
جهانيان به پا خيزند.
[3] سوره مزمّل (73) آيه 4: آن روزى كه زمين و كوهها به لرزه در
آيد.
[4] سوره واقعه (56) آيه 4 يعنى: هنگامى كه زمين سخت به لرزه در
آيد، و كوهها به شدّت متلاشى شود.